ایفای نقش خیالی فاینال فانتزی_سرزمین من

[ღ♪ℓ¡αŋα♪ღ]

منظورت اینه که تنهایی بریم اونجا ؟ پس بقیه چی ؟ما نمیتونیم اونا رو تنها بزاریم 

[Hitara]

هیتارا:باشه حتما.....میخواهی ببرمت اونجایی که جان رفت؟؟؟

 

[Aisan]



(2016/06/22 11:04 PM)Miikasa Ackerman نوشته شده توسط:  "دوباره پایین اومدم هیچی پیدا نکرده بودم کنار کیتارا ایستادم و زمزمه کردم":
به خاطر تو ممکنه بمیره،پرسیلا رو میگم!به نظرت ارزش عشقش رو داشتی؟

صدای کسی حواسم را پرت میکند:
_به تو مربوط نیست!دخالت نکن!موجود پست!

[Death]

(2016/06/22 11:02 PM)'white knight' نوشته شده توسط:  

محتوای مخفی (Click to View)

واقعا نداره؟ شما ببخشمطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه

شمشیرم را برداشتم:تو باعث شدی کیتی اینجور بشه تو داشتی تحریکش میکردی تو میخواستی سر ما کلاه بذاری نیاوردمت اینجا که باهات حرف بزنم اومدم که مجبورت کنم بهای کارایی که کردی رو پس بدی نمیخواستم کسی آسیب ببینه به سمتش حمله کردم...

 

اون الان عصبانی بود از روی خشم حمله میکرد ... بی دقت ... مثل اینکه هیچی نمیشنوه ..... خیلی راحت جا خالی میدادم ...
همه ی اون کارا به خاطر خودتون بود الان نمیتونم بگم ولی اگه پدر و مادرت نمیمردن تو  و 6 نفر دیگه میمردین ! ..... تو نمیتونی درک کنی ... من میتونم از چشمات بفهمم شما ها تا حالا هیچکسی رو نکشتین ..... ... 
پرس با حملاتش کمی خسته شد و کوتاه امد ...



 

[Miikasa Ackerman]

"شانه ای بالا میندازم و میگویم":
لقبات رو به کسی نده،حقیقت تلخهمطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه
تو شانس یه زندگی خوب رو درای و تنها عامل اصلیش پرسیلاست
اگه اون نابود بشه اخرین نور قلبت هم نابود میشه،پس بلند شو و برو دنبالش ازش محافظت کن
"بدون اینکه ازش جوابی بشنوم بال هایم را تکان میدهم و به سمت جنگ میروم که ناگهان..."

[مین جی]

من که دیدم ارورا بیش از حد از خودش حالت نشون می ده. نیروی ستاره ای ام را گرفتم و به سمت او پرتاب کردم و او را درون کره ی ستاره نگه داشتم که یه وقت به کسی حمله نکنه.او جدا خیلی داشت واکنش نشون می داد .می دونستم بعدا که حالش جا میاد خودش می فهمه که بیش از حد واکنش نشون داده!

[Aisan]



(2016/06/22 11:10 PM)Miikasa Ackerman نوشته شده توسط:  "شانه ای بالا میندازم و میگویم":
لقبات رو به کسی نده،حقیقت تلخهمطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه

تو یه موجود بی فایده ای!
هیچ چیز از من و پرس نمیدونی
اگر دخالت بیجا بکنی خودم می فرستمت جهنم!

رو به هیتارا:
_من رو ببر پیش اون دوتا

[Hitara]

هیتارا چشمش قرمز میشه و با یه حرکت کیتارا و خودشو به اونجایی که جان رفته میبره

 

[Noctis_P]

_آمممم درسته....همین حا بمون
با سرعت به سمت اعماق جنگل می روم ،همه جا تاریک می شود

[white knight]

(2016/06/22 11:09 PM)Death نوشته شده توسط:  

(2016/06/22 11:02 PM)'white knight' نوشته شده توسط:  

محتوای مخفی (Click to View)

واقعا نداره؟ شما ببخشمطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه

شمشیرم را برداشتم:تو باعث شدی کیتی اینجور بشه تو داشتی تحریکش میکردی تو میخواستی سر ما کلاه بذاری نیاوردمت اینجا که باهات حرف بزنم اومدم که مجبورت کنم بهای کارایی که کردی رو پس بدی نمیخواستم کسی آسیب ببینه به سمتش حمله کردم...

اون الان عصبانی بود از روی خشم حمله میکرد ... بی دقت ... مثل اینکه هیچی نمیشنوه ..... خیلی راحت جا خالی میدادم ...
همه ی اون کارا به خاطر خودتون بود الان نمیتونم بگم ولی اگه پدر و مادرت نمیمردن تو و 6 نفر دیگه میمردین ! ..... تو نمیتونی درک کنی ... من میتونم از چشمات بفهمم شما ها تا حالا هیچکسی رو نکشتین ..... ...
پرس با حملاتش کمی خسته شد و کوتاه امد ...

نفس عمیقی کشیدم با شمشیرم گارد گرفتم نباید کنترل خودمو از دست میدادم حرف هایش برام معنی نداشت پوزخندی زدم:پس مجبورت میکنم که برام بگی.نیازی نبود که بهش یاد آوری کنم اندازه موهای سرم شیطان کشتم ولی انسان های بیگناه رو نه بهش حمله کردم طوری که مجبورش کنم سلاحش رو دربیاره ...