ایفای نقش خیالی شهر مرگ

[shizuko yagami]

اگه کتاب خیابان وحشت رو خونده باشید میدونید که همه کشورای روی زمین یک شهر دارن که موجودات غیر معمولی اونجا زندگی میکنن!
حالا ما بر اساس همین کتاب یه ایفا را انداختیم!
حالا نقشارو بگیرید!

خوناشام:



Reiji sakamaki


جادو گر:

دیانا کینگ


مومیایی:

(؟)


زامبی:


مرلیا

اسکلت:

نفس13


گرگینه:



ⓑⓘⓖ TERABYTE
آدم معمولی:

ریوما2


پری:
مین جی


فرشته:


ملیکا ایچیزن
شکل عوض کن:
(؟)


شبه:

(؟)

[shizuko yagami]

خوناشام وارد کلبه شد و با یک بشکن شمع هارا که تعدادشان به صدتا میرسید روشن کرد!
روی مبل زرشکی قدیمی نشست و آوازی را آرام زمزمه کرد:چشمانم،خیس خیسند....
ناگهان چیزی اورا عصبی کرد:آه،آستووووس،چرا برق را روشن کردی؟
مومیایی جواب داد:بی دلیل
و برق هارا خاموش کرد و ادامه داد:نمی دانستم ملکه بزرگ،شیزوکو ناراحت میشوند!وپوزخندی زد
مومیایی روی مبل دیگری نشست و باندپیچی هایش را مرتب کرد!
چشمان سبزش را به در دوخت و منتظر عضو بعدی گروه شد!
در به آرامی صدا داد و فرشته زیبایی وارد شد:سلام!
شیزوکو با بی میلی گفت:سلام،آنجل
بال های آنجل بسته بودند،او با دست هایش که کمی زبر بودند یک کیک برداشت و گفت:این ها دست پخت مادرآستوس است!
آستوس گفت:درست فهمیدی!
گرگینه وارد شد و با اخم گفت:کی به تو اجازه داد این ها را بخوری؟صبر کن بقیه بیایند!
فرشته قرمز شد و گفت:اوه،بله!معذرت میخواهم توماس!
گرگینه تند خو گفت:مشکلی نیست
اسکلت و جادوگر باهم داخل شدند،سلامی کردند و کنار شیزوکو نشستند!
اسکلتی کم رو ولی نه مطیع(دختره)!جادوگری مهربان و بسیار بسیار زیبا که جادوی زیبایی اش آستوس را محو خودش کرده بود!
آنجل:سوزان(جادوگره)آنا(اسکلته)خوش آمدید!
سوزان جواب داد:ممنون!
صدای بال مگش آمد!مگس نه!پری!
پری مذکر شهر مرگ از سوراخ بالای کلبه وارد شد وبا غرغری کوتاه کنار آستوس نشست:پس چرا نیامدند!؟
آستوس یاد آوری کرد:اول سلام میکنند!اگر کتاب آداب معاشرت میخواهی ،شیزوکو یکی دارد و پوزخندی زد.
دو آدم معمولی دقیقا شبیه به هم وارد شدند و بعد از سلام گفتند:اگر توانستید بگویید کدام یک از ما شکل عوض کن است؟
سام با چشم غره های گرگینه به حالت عادی برگشت!
برنارد هم کنار سام ایستاد!
فقط یک نفر مانده بود:زامبی که آن هم پس از چند دقیقه وارد شد!
تیم(زامبی:اوه همه اینجا جمع هستن،اگر مغزم بیشتر از این داخل قبر میپوسید حرف میزدم بهتر بهتر!
شبح ادوارد نام هم ظاهر شد و گفت:سلاااام بچه ها

محتوای مخفی (Click to View)

تورو خدا بگین این متن که از خودم نوشتم چطوره؟؟؟
همین بالایی رو میگم!

محتوای مخفی (Click to View)

راستی ایفا ادامه متن یا داستان بالاست

[مین جی]

پس از ورود همه نوری کوچک دور پری را در برگرفت و بعد بزرگ شد !
پری:خب !چرا ما رو اینجا جمع کردی شیزوکو!
(ابروهایم در هم کشیده شده بود و اخم مخصوصم را کردم که از پدرم به ارث برده بودم.)

[Ryoma]

برنارد آدم معمولی : برایچی الان هممون جمعیم از دست منه معمولی چه کاری بر میاد؟

[مین جی]

پری:این جوابیه که شیزو باید بده.

[aika_chan]

(سام ایندفعه خود رو شبیه جادوگر کرد)نمیدونم،از من جادوگر چه کاری برمیاد؟

[مین جی]

ابرویی بالا می دهم و میگم :فکر کردی بالای سر من دو تا گوشه که به خر شباهت پیدا کنم سام؟مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه

[ⓜⓡ.TERABYTE]

گرگینه : اینجا مدیر کیه ؟ جریان چیه ؟؟

[aika_chan]

(سام در حالی که خود را به شکل گرگینه در می آورد)عصبی نشو!آروم باش

[shizuko yagami]

شیزو:مدیر منم!
اینجا جمعتون کردم تا همون طور که گفتم متحد بشیم!یعنی تقریبا مثل یه گروه!
میخوام یه معاون هم انتخاب کنم

محتوای مخفی (Click to View)

مین جی خیلی خوب ایفا میکنی
بچه از زبون سوم شخص ایفا کنید!