ایفای فروزن 2

[Ryana]

 سون یه لبخند تحویل کریستوف میده.

[Diana2]

اولاف به آنا:آخجون کریستوف!


«کریستوف پشت دره»

[.Nona.]

بالاخره رسیدم وقتشه داخل شم ،کریستوف:سلام پرنسز آنا از دیدارتون خوشبختم،من از امروز محافظ شخصی شما هستم

[!Emily]

اِ سلام خیلی خوش اومدین مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه

[ملیکا ایچیزن]

هانس مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه : محافظ شخصی آنا؟؟؟؟ مگه اینجا میدون جنگیه که یه محافظ شخصی سفارش دادین برای خودتون؟؟؟؟ به نظرم یه ندیمه ی شخصی بیشتر به درد می خوردها.(بعد برای کریستوف یه دستی تکون میده)

[Diana2]

اولاف آنارومیکشه کناروباآرومی بهش میگه:میگم آنا این هانس یخته ناجور نیست؟!

[ملیکا ایچیزن]

ودر همین زمان که اولاف داره با انا درگوشی حرف می زنه هانس هم بالپ ها ونوک دماغ کریستوف ور میره.
هانس: عجب دماغی داریامطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه

[ملیکا ایچیزن]

ناگهان ملکه با عجله از پله ها بالا میاد و: همه خوب گوش کنن (^_^) همه چیز برای شروع جشن اماد شده. لطفا به سالن طبقه ی پایین برید و منتظر اومدن شاهدخت باشید.
(بعد طبقه ی بالا می ره در اتاق رو باز می کنه ) و: السا ، السا عزیزم بیدار شو لباست به چوب لباسی اویزون دسته های در (السا چشماش رو باز می کنه) خب بیدار شدی عزیزم من می رم پایین زود لباست رو بپوش وبیا (بعد السا رومی بوسه ومی ره)

[دختر شاه پریان]

در همین حال السا با سرگیجه ی عجیبی از جاش پا می شه و لباس رو به سختی می پوشه

لباسی سفید و مشکی با طرح گل های صورتی

السا از پله ها پایین میاد و هنگام پایین اومدن سرش گیج می ره و میوفته روی زمین(از پله ها سر می خوره)

ملکه و شاه و بقیه صدایی افتادن شاهدخت رو می شنون و می رن ببینن چی شده که....

[ملیکا ایچیزن]

ملکه نگران به سمت پله ها می دوئه و: آه السا دخترم. نه؟؟زود باشید بیاید دخترم السا خورده زمین.(دستاش رو جلوی چشماش می گیره و گریه می کنه)و: همش تقصیر من بود...