ایفای نقش شهر مرگ2

[ملیکا ایچیزن]

آنجل عصبانی می شه و: بفرما ، بهت نگفتم با عصبانیت شروع نکن نتیجش چی میشه؟؟نفله شدن و کوفتگی در برخی قسمت ها ی بدن وشل وپل شده .اگه با ارامش وخون سردی شروع می کردید به مذاکره کردن الان کار به این جدال تند و تیز نمی کشید.

[Ryoma]

داد میزنه : کدوم گوری رفتی تو میمیری و شمشیر رو هوا تکون میده و میگه کجا رفتی چیکار می خوای بکنی احمق

[Ryoma]

رو به آنجل :نمیشه اینا حرف حالیشون نیست

[ملیکا ایچیزن]

آنجل با دندون لبش رو می گزه ومی گه : زشته نکن، نگو زشته .بعد نمیگن این مادر نداشته تربیتش کنه؟؟؟؟؟؟

[Noctis_P]

با عصبانيت ميگم:حق ندارى به من بگى احمق!!!!

[ملیکا ایچیزن]

آنجل : آقایون خانم ها دعوا موقوف.

[Ryoma]

رو به آنجل : کدوم مادر و پدر من 2 ساله ندیدمشون
با عصبانیت بیشتری : بهت می گم چون واقعا احمقی احمق احمق اگه جرئت داری خودتو نشون بده امحقققققققققققققققققققق

[Noctis_P]

پوزخند ميزنم و ميگم:تو خودت زمين ميخورى اين من نيستم که چاله ى جلوى پاى تو ام

[ملیکا ایچیزن]

(2016/08/18 03:47 PM)Ryoma2 نوشته شده توسط:  رو به آنجل : کدوم مادر و پدر من 2 ساله ندیدمشون
با عصبانیت بیشتری : بهت می گم چون واقعا احمقی احمق احمق اگه جرئت داری خودتو نشون بده امحقققققققققققققققققققق

آنجل: آهان پس بگو چرا ادب نداری.ایش
بعد بادیدن عصبانیت برنارد وفحش دادنش : هی برنارد بهت گفتم اروم بگیر ...اگه همین طوری ادامه بدی اون به خاطر لجبازی هم که شده...ده خب کوتاه بیا دیگه.

[Ryoma]

_ خفه شو احمق بیشعور نفهم خنگ انقدر منو عصبانی نکن احمق ترسو د خودتو نشون بده میترسی دیگه احمق عرضه جنگیدن نداره حرف نزن اول تو رو خفت میکنم بعد اون کنت رو قدرتمو ازتون میگیرم