ایفای نقش شهر مرگ2

[shizuko yagami]

شيزو بيهوش شد،در حالي كه به اعماق غار اشاره ميكرد

[!Emily]

(آنا کولش از دستش می افته و به سمت شیزو میره)شیزو!شیزو خوبی؟(رو به بقیه)اون بیهوش شده

[Ryoma]

برنارد میدوئه سمت شیزو و تکونش میده و میگه : شیزو ، شیزو خوبی؟ کی کولش میکنه ؟ من تیم پشتمه .
اعماق غار چه خبره ؟

[!Emily]

(رو به برنارد)تیم رو بنداز پایین شیزو رو کول کن
(به سمت غار میره)

[Ryoma]

برنارد : وایسا شاید بتونم هردو رو باهم کول کنم تیم گناه داره خوابیده .

[!Emily]

(آنا با عصبانیت میره و تیم رو شوت میکنه پایین و میگه)خجالت بکش تیممطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه ما باید الان بریم و کریستال ها رو پیدا کنیم و باهاش بقیه رو نجات بدیم اون وقت تو خوابیدیمطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه(آنا به سمت غار میره)نمیاین خودم تنهایی میرم

[Ryoma]

برنارد : بیچاره تیم
تیم معذرت می خوام تقصیر آنا بود به خداجبران می کنم .
بعد شیزو رو کول میکنه و می گه : وایسا بابا من اومدم .

[!Emily]

(به سمت جلو حرکت میکنن و یک دفعه زمین شروع به شکافته شدن میکنه)چ..چی.شد؟

[Ryoma]

برنارد : داره چه اتقاقی میفته ؟

[مین جی]

جان:زود باشین از اینطرف!
و بعد خلاف جهت حرکتمون مجبور شدیم بدویم. و در نهایت....(نههههه..ععههههه....بوم!)
راه بسته شد و به سمت دیگه ای مجبور شدیم بریم.
جان:گیر افتادیم. لعنت!