ایفای نقش شهر مرگ2

[Ryoma]

آستوس با یه اشاره کل سربازا رو ،رو هوا معلق نگه میداره .همشون رو محکم به دیوار می کوبه و همشون از پا در میان .

[shizuko yagami]

(تو که دوباره داری نقش آستوسو فقط بازی میکنی،ترکیبی بازی کن)
سوزی با چند طلسم سربازان دیگر را به مورچه تبدیل کرد

[Ryoma]

(خب برنارد تا کیتارا نیاد عکس العملی نشون نمیده )
برنارد ثانیه به ثانیه داشت عصبانی تر میشد و نفرتش به الکساندر بیشتر سرشو از رو زمین بلند میکنه و با قیافه عصبانی و پر از نفرتش که تا حالا دیده نشده بود به جسد آنا نگاه میکنه .
آستوس : جان ، برنارد برین سراغ الکساندر .

[مین جی]

جان:شیزو...اون دختره. اون با تو.روت حساب می کنم.بریم برنی.

[shizuko yagami]

(ایفا رو متوقف کنید تا ناکتیس بیاد،الان اون باید باشه)

[shizuko yagami]

روبروی مری ایستادم و با صدایی بلند گفتم:بیا تمومش کنیم،شیطان!

[مین جی]

جان با علامت سر به برنارد تا دور از جمع وارد بشن و به کنت برسن.

[Ryoma]

برنارد سری به معنای باشه تکون میده و میره پیش جان تا باهم برن .

[Aisan]

دست کش های سیاهم همخوانی جذابی با لباس های تمام مشکی ام پیدا کرده اند
از اتاق خارج می شوم و به سمت راه پله ها قدم می گذارم
بلند صدا می کنم:
-مری؟مری؟کجایی؟هنوز آماده نشدی؟

[Noctis_P]

کلاه خاکستريم رو روى سرم ميذارم و پيش کنت ميرم:من هميشه اماده ام