ایفای نقش شهر مرگ2

[Noctis_P]

_وااااا چرا لعنت مى کنى؟
دستم رو دور گردن شيزو گره مى کنم:عاشق خفه کردنم خيلى باحاله

[Aisan]

بجنب!
چرا لفتش می دی؟
نابودش کن!

[Noctis_P]

_خودت گفتى هر جور خودم مى خوام!!!! من زجر کشيدنش رو به هر چيز ترجيح ميدم
(بکشمش يا نه؟!:/)

[Aisan]

معطل نکن دختر؛زود باش!

(نمی دونم...بقیه توی هماهنگی نظر بدن)

[shizuko yagami]

(آقا یه کاری کنید برم تو کما،یا مثلا خیلی آسیب ببینم نتونم حرکت کنم)
لبخندی به پهنای صورتم زدم :جالبه...خیلی جالبه...میتونید منو بکشید

[Noctis_P]

(اوکى)
ضربه بسيار محکمى با دسته شمشير به شقيقه شيزو ميزنم و ميگم:خب اين يکى خطرناک بود

[shizuko yagami]

-ادمه بده،ادامه بدهمطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه

[Noctis_P]

ضربه اخر ؛اين يکى ديگه کارش رو تموم مى کنه (گوله اتشى جادويى به سمت شقيقه و گردنش مى فرستم)

[مین جی]

جان و برنارد به طبقه بالا می رسن و مقابل کنت و اون دختره مری قرار میگیرن.
جان:دوباره همو دیدیم.که قراره اخرین باریم باشه که همو میبینیم.

[Ryoma]

برنارد با یافه ترسناک و عصبی ای به الکساندر نگاه می کنه و با صدایی خیلی کلفت می گه: می کشمت