ایفای نقش شهر مرگ2

[shizuko yagami]

به مري چشم دوختم....
به جانسون كفتم:نمي توني بكشيش

[Aisan]

به سمت مری می روم و با لگد به کمرش می کوبم؛مجبورم تا کسی شک نکند:
بعد رو به بقیه می گویم:
- خب ، گور دسته جمعی دوست دارید یا اختصاصی؟

[Noctis_P]

دلم مى خواد داد بزنم:ازت متنفرم! اما صدام بالا نمياد ،محافظى از اتيش درست مى کنم

[Aisan]

پوزخند می زنم:
- هیچ وقت نتونستم بهت خوب یاد بدم چجوری با آتیش بازی کنی!
و بعد به سمت مری حمله ور می شوم

[Noctis_P]

_ولى خودم تونستم ياد بگيرم
محافظى قوى تر درست مى کنم ؛به هيچ وجه نمى تونه از اين يکى رد بشه!

[Aisan]

- دنیا نتونسته از دست من یک شب راحت رو بگذرونه اون وقت تو یه الف بچه ...!
بلندش می کنم و سمت دیوار می کوبمش(با ذهن)

[Noctis_P]

مقاومت مى کنم و ازجام تکون نمى خورم

[shizuko yagami]

با یکی از سرباز ها که هیکل یک غول را داشت درگیر میشوم

[مین جی]

جان و برنارد بهش حمله می کنن!
اتش ها را از جاهای مختلف به سمتش پرتاب می کنم تا هواسش پرت بشه و بعد دو لگد پشت سر هم بهش می زنم و به زمین می افتد.

[Merliya]

تیم:نبرد سختیه اما الکساندر...قویه،اگه مری تحت تأثیر قرار نگیره کارش تمومه.حالا این وسط من چه کاری میتونم بکنم؟