زمان کنونی: 2024/06/29, 06:39 AM درود مهمان گرامی! (ورودثبت نام)


زمان کنونی: 2024/06/29, 06:39 AM



ارسال پاسخ 
 
امتیاز موضوع:
  • 2 رأی - میانگین امتیازات: 5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

تاریخ ایران و جهان

نویسنده پیام
HERMAN
شکست برای همیشه



ارسال‌ها: 3,255
تاریخ عضویت: Jul 2017
اعتبار: 179.0
ارسال: #11
RE: تاریخ ایران و جهان
Blitzkrieg
بلیتزکریگ(جنگ صاعقه وار)
تاکتیک موفق و کار آمد آلمانها درحملات برق آسای نیروهای زرهی پیشرفته و پشتیبانی هوایی*
بلیتزکریگ در زبان آلمانی به معنای جنگ صاعقه وار میباشد.از بلیترکریگ به دلیل نوع خاص حملات صاعقه وار وپیشرفت غافلگیر کننده در خاک دشمن وهمچنین عملیات و پشتیبانی هوایی وسیع و از پیش تعیین شده بسیار نام برده میشود بطوریکه ضربت و غافلگیری این نوع حملات بر دشمن همچون ضربت صاعقه ناگهانی و ویران کننده بوده.

شکل گیری و توسعه بلیتزکریگ

جنگ اول جهانی نوعی جنگ سنگر به سنگر ساکن طولانی بود که آتش توپخانه ها و تیربارها تقریبا جنگ زمینی را برای پیاده نظام و سواره نظام تقریبا غیر ممکن و به نوعی خودکشی تبدیل کرده بود.عنصر آتش توپخانه و تیربارهای سنگین تقریبا به طور کامل قدرت مانور حرکت را برای نیروهای پیاده نظام و سواره نظام آسیب پذیر خنثی میکرد اما در طول جنگ دو نوع سیستم انقلابی جنگ افزار که برای اولین باردر نبردها بکار میرفت پدید امد:تانکهای زره پوش و هواپیماهای جنگنده...
هردوی این ها در قیاس با پیاده نظام و سواره نظام در برار آتش توپخانه و تیربارها تقریبا آسیب ناپذیر بودند.و اضافه بر آن افزایش توانمندیهایشان به عنوان واحدهای سواره موتوریزه باعث تغییری انقلابی در ساختار جنگها شد.
پس از جنگ موسسات مختلف نظامی توجه ویژه ای به تحقیقات بیشتر برای توسعه این سلاحهای قدرتمند جدیدوامکان دستیابی به راهکارهایی برای ترکیب آنها با سایر ادوات نظامی کردند.در نیروهای دریایی نیز هواپیما ها مکملی برای کشتیهای بزرگ بودند تا بدین ترتیب ناوهای هواپیما بر به وجود آمده وبا قدرت حملات بیشتر به تسلط کشتیهای بزرگ که قرنها بود به دریاها حکومت میکردند پایان دهند.
در روسیه نیروی عظیم هوابردی ایجادشد تا با توجه به وسعت بسیار زیاد خاکش پیاده نظام بتواند قدرت جابجایی کامل و جدیدی پیدا کند و ناوگان بزرگی از تانکهای سبک سریع ایجاد شد تا به ارتش اجازه تحرک بهتری در خاک پهناورش دهد.در بریتانیا برای ایجاد پیاده نظامی که حمایت آتش متحرک داشته باشدساخت تانکهای نفربر زره پوش توسعه یافت و تانکهای آبی خاکی برای جایگزین شدن سواره نظام قدیمی بسط داده شدند.
سایر ارتشها چون فرانسه و لهستان همچنان محافظه کارانه در وضعیت خود در جنگ قبلی مانده بودند.فرانسه بودجه دفاعی خود را برای ساختن ابر سنگرهای خط ماژینو صرف میکرد که شامل استحکامات عظیم سنگرها و تونل های زیر زمینی و توپخانه سنگین اما ثابت میشد.ارتش اصلی متحرک لهستان هم همچنان همان سواره نظام کهنه بود.هر دو کشوربودجه اندکی صرف نیروی هوایی میکردند.
ارتش آلمان که به شدت محدود به وضعیت پس از جنگ بودعملا دست به گسترش تاکتیکهای جدیدی زد که طبیعتا منوط به استفاده از تانک و هواپیما برای جنگ متحرک زمینی بود .این ارتش همچنین آموزه هایی از تئوریسینهای نظامی بریتانیایی به خصوص "باسیل لیدل هارت" که ایدهای خود را در مورد تجهیزات سریع و زره پوش به عنوان تاکتیک کارآمد جنگهای آینده انتشار داده بود مورد توجه و بهینه سازی قرار داد.
در اوائل دهه بیست ژنرال "فون سیکت" فرمانده نیروهای مسلح آلمان در یادداشتی آینده جنگها را در به خدمت گرفتن واحدهای کوچکتر با کیفیت اما با قابلیت جابجایی زیاد که در صورت حمایت هوایی موثرتر خواهند بود دانست.در سال 1929 یک افسر پیاده نظام آلمان به نام "هاینز گوده ریان"به کار در مدرسه مشترک آلمانی-روسی "کازان" که برای دور زدن محدودیتهای نظامی آلمان بعد از جنگ ایجاد شده بود گمارده شد تا به تمرین در عملیات تانکها بپردازد.
"گوده ریان"
(ادامه دارد)
2017/07/27 09:08 PM
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر نقل قول این ارسال در یک پاسخ
HERMAN
شکست برای همیشه



ارسال‌ها: 3,255
تاریخ عضویت: Jul 2017
اعتبار: 179.0
ارسال: #12
RE: تاریخ ایران و جهان
نبرد ملازگرد نبردی بود میان امپراتوری روم شرقی (بیزانس) و سپاه سلجوقی به فرماندهی آلب ارسلان که در تاریخ ۲۶ اوت ۱۰۷۱ میلادی در نزدیکی شهر ملازگرد (Manzikert) (ارمنستان آن زمان، امروزه در استان موش ترکیه) رخ داد. در این نبرد بیزانسیان شکستی قطعی خوردند و امپراتور رومانوس دیوجانوس به بند کشیده شد ین نبرد را که شاهد نابودی ارتش بیزانس توسط سلجوقیان بود می‌توان یکی از تأثیرگذارترین نبردهای تاریخ دانست چرا که سبب ورود ترکان سلجوقی به آسیای کوچک (آناتولی) و فتح بیشتر این نواحی توسط آنان شد. جنگ ملازگرد موجب گشت تا امپراتوری سلجوقی در ایران، آسیای میانه، فرارود، شامات و عربستان و آناتولی پدیدار شود. این نیروی بزرگ برای نخستین بار دنیای مسیحیت را در اندیشه بسیج علیه مسلمانان انداخت، چراکه بیزانس به عنوان کشور مقدس مسیحیت در خطر بود. افزون بر این سلجوقیان شهرهای مقدس مسیحیان هم‌چون اورشلیم (بیت المقدس) را نیز تسخیر کردند، به همین دلیل مورخان نبرد ملازگرد را از دلایل آغاز جنگ‌های صلیبی می‌دانند.
سلجوقیان در سال ۱۰۵۴ میلادی تلاش کرده بودند که ملازگرد را تصرف کنند ولی شکست خورده بودند. پس از شکست بیزانس در ملازگرد، اسلام در قلمرو بیزانس گسترش یافت و حکومت سلجوقیان در روم تثبیت گشت. با این نبرد، یک دوران تاریخی ۸۴۸ ساله که تا پایان جنگ جهانی اول (سقوط امپراتوری عثمانی) ادامه یافت آغاز شد. مهاجرت بی‌وقفه ترکان به آناتولی که پس از نبرد ملازگرد آغاز شد و همواره ادامه یافت، زمینه حملات بعدی آنان به دنیای مسیحیت را فراهم ساخت.
(آخرین ویرایش در این ارسال: 2017/07/28 10:27 AM، توسط HERMAN.)
2017/07/28 10:18 AM
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر نقل قول این ارسال در یک پاسخ
HERMAN
شکست برای همیشه



ارسال‌ها: 3,255
تاریخ عضویت: Jul 2017
اعتبار: 179.0
ارسال: #13
RE: تاریخ ایران و جهان
هر وقت فکر کردید در یک نقطه ای از زندگیتون گند زدید به یاد این روایت تاریخی از من باشید:


در سال ۱۷۹۱ ارتش “اتریش” در پى يك اشتباه به خودش حمله كرد و حدود ده هزار نفر از سربازان اين ارتش در نبرد با خود کشته شدند این باعث شد در جنگ از امپراطوری عثمانی شکست بخورد و تا مدت ها نتواند مستعمره ای داشته باشد و 100 سال در یوق عثمانی به سر ببرد .
(آخرین ویرایش در این ارسال: 2017/07/29 08:58 PM، توسط HERMAN.)
2017/07/29 08:57 PM
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر نقل قول این ارسال در یک پاسخ
HERMAN
شکست برای همیشه



ارسال‌ها: 3,255
تاریخ عضویت: Jul 2017
اعتبار: 179.0
ارسال: #14
RE: تاریخ ایران و جهان
پروژه تاریخی ایران بزرگ


ایران بزرگ (همچنین ایران‌زمین یا ایرانشهر)محدودهٔ جغرافیایی و حوزه تمدنی فلات ایران و جلگه‌های مجاور آن،شاملایران کنونی، بخش بزرگی قفقاز، افغانستان و آسیای مرکزی است که در زبان‌های فرنگی از آن معمولاً با عنوان پرشیای بزرگ یاپارس بزرگ یاد می‌کنند. کاربرد تاریخی ایران صرفاً محدود به بخش غربی آن که هم اکنون به این نام خوانده می‌شود، نبوده و تمام مرزهای سیاسی کشوری که تحت تسلط ایرانیان بود همچو بین‌النهرین و اغلب ارمنستان و جنوب قفقاز را هم در بر می‌گیرد.
مفهوم ایران بزرگ از جهات گوناگون ریشه در تاریخ چند هزار ساله آن دارد و به دوران نخستین امپراتوری ایرانی که توسط پارس‌هابنیان گذاشته‌شد بازمی‌گردد. در دوران جدید، ایران بسیاری از سرزمینهای خود را از دست داد از جمله واگذاری بخش‌های غربی در ترکیه و عراق امروز به امپراتوری عثمانی (۱۵۳۳ میلادی)، واگذاری بخش‌های شرقی در افغانستان امروز به بریتانیا طی معاهده پاریس در ۱۸۵۷ میلادی و ۱۹۰۵ میلادی و واگذاری سرزمینهای قفقاز به روسیه در قرن هجدهم و نوزدهم میلادی؛عهدنامه ترکمانچای در سال ۱۸۲۸ و پس از نبرد روسیه و ایران، استانهای قفقازی ایران را برای همیشه به روسیه واگذار کرد و مرزهای جدید در طول رودخانه ارس شکل گرفت. بر طبق عهدنامه گلستان در سال ۱۸۱۳، مناطق ارمنستان، جمهوری آذربایجان و شرق گرجستان که پیشتر بخشی از ایران بودند، به روسیه واگذار شدند. در اثر این تجزیه تاریخی کشورها و ملت‌های جدیدی تحت نفوذ روسیه و انگلستان شکل گرفتند که اگرچه از طریق زبان یا فرهنگ با ایران پیوستگی داشتند اما جوامع خاص خود را شکل دادند. در سال ۱۹۳۵ در زمان سلطنت رضا شاه، نام ایران رسماً در مجامع بین‌المللی به‌عنوان نام بخش بجا مانده از سرزمین ایران بکار رفت.
(آخرین ویرایش در این ارسال: 2017/07/30 01:02 PM، توسط HERMAN.)
2017/07/30 12:56 PM
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر نقل قول این ارسال در یک پاسخ
HERMAN
شکست برای همیشه



ارسال‌ها: 3,255
تاریخ عضویت: Jul 2017
اعتبار: 179.0
ارسال: #15
RE: تاریخ ایران و جهان
حکایت شاهین و چنگیز خان مغول

یک روز صبح، چنگیزخان مغول و درباریانش برای شکار بیرون رفتند. همراهانش تیرو کمانشان را برداشتند و چنگیزخان شاهین محبوبش را روی ساعدش نشاند. شاهین از هر پیکانی دقیق تر و بهتر بود، چرا که می توانست در آسمان بالا برود و آنچه را ببیند که انسان نمی دید.

اما با وجود تمام شور و هیجان گروه، شکاری نکردند. چنگیزخان مایوس به اردو برگشت، اما برای آنکه ناکامی اش باعث تضعیف روحیه همراهانش نشود، از گروه جدا شد و تصمیم گرفت تنها قدم بزند.
بیشتر از حد در جنگل مانده بودند و نزدیک بود از خستگی و تشنگی از پا در بیاید. گرمای تابستان تمام جویبارها را خشکانده بود و آبی پیدا نمی کرد، تا این که رگه آبی دید که از روی سنگی جلویش جاری بود. خان شاهین را از روی بازویش بر زمین گذاشت و جام نقره کوچکش را که همیشه همراهش بود، برداشت. پر شدن جام مدت زیادی طول کشید، اما وقتی می خواست آن را به لبش نزدیک کند، شاهین بال زد و جام را از دست او بیرون انداخت.
چنگیز خان خشمگین شد، اما شاهین حیوان محبوبش بود، شاید او هم تشنه اش بود. جام را برداشت، خاک را از آن زدود و دوباره پرش کرد. اما جام تا نیمه پر نشده بود که شاهین دو باره آن را پرت کرد و آبش را بیرون ریخت. چنگیزخان حیوانش را دوست داشت، اما می دانست نباید بگذارد کسی به هیچ شکلی به او بی احترامی کند، چرا که اگر کسی از دور این صحنه را می دید، بعد به سربازانش می گفت که فاتح کبیر نمی تواند یک پرنده ساده را مهار کند.
این بار شمشیر از غلاف بیرون کشید، جام را برداشت و شروع کرد به پر کردن آن. یک چشمش را به آب دوخته بود و دیگری را به شاهین. همین که جام پر شد و می خواست آن را بنوشد، شاهین دوباره بال زد و به طرف او حمله آورد. چنگیزخان با یک ضربه دقیق سینه شاهین را شکافت.
جریان آب خشک شده بود. چنگیزخان که مصمم بود به هر شکلی آب را بنوشد، از صخره بالا رفت تا سرچشمه را پیدا کند. اما در کمال تعجب متوجه شد که آن بالا برکه آب کوچکی است و وسط آن، یکی از سمی ترین مارهای منطقه مرده است. اگر از آب خورده بود، دیگر در میان زندگان نبود. خان شاهین مرده اش را در آغوش گرفت و به اردوگاه برگشت. دستور داد مجسمه زرینی از این پرنده بسازند
و روی یکی از بال هایش حک کنند:

یک دوست، حتی وقتی کاری می کند که دوست ندارید، هنوز دوست شماست.
و بر بال دیگرش نوشتند:

هر عمل از روی خشم، محکوم به شکست است.
2017/07/31 12:01 PM
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر نقل قول این ارسال در یک پاسخ
گارا
کاربر حرفه‌ای



ارسال‌ها: 2,581
تاریخ عضویت: Dec 2016
اعتبار: 386.0
ارسال: #16
RE: تاریخ ایران و جهان
(2017/07/31 12:01 PM)Herman.kakashi نوشته شده توسط:  حکایت شاهین و چنگیز خان مغول

یک روز صبح، چنگیزخان مغول و درباریانش برای شکار بیرون رفتند. همراهانش تیرو کمانشان را برداشتند و چنگیزخان شاهین محبوبش را روی ساعدش نشاند. شاهین از هر پیکانی دقیق تر و بهتر بود، چرا که می توانست در آسمان بالا برود و آنچه را ببیند که انسان نمی دید.

اما با وجود تمام شور و هیجان گروه، شکاری نکردند. چنگیزخان مایوس به اردو برگشت، اما برای آنکه ناکامی اش باعث تضعیف روحیه همراهانش نشود، از گروه جدا شد و تصمیم گرفت تنها قدم بزند.
بیشتر از حد در جنگل مانده بودند و نزدیک بود از خستگی و تشنگی از پا در بیاید. گرمای تابستان تمام جویبارها را خشکانده بود و آبی پیدا نمی کرد، تا این که رگه آبی دید که از روی سنگی جلویش جاری بود. خان شاهین را از روی بازویش بر زمین گذاشت و جام نقره کوچکش را که همیشه همراهش بود، برداشت. پر شدن جام مدت زیادی طول کشید، اما وقتی می خواست آن را به لبش نزدیک کند، شاهین بال زد و جام را از دست او بیرون انداخت.
چنگیز خان خشمگین شد، اما شاهین حیوان محبوبش بود، شاید او هم تشنه اش بود. جام را برداشت، خاک را از آن زدود و دوباره پرش کرد. اما جام تا نیمه پر نشده بود که شاهین دو باره آن را پرت کرد و آبش را بیرون ریخت. چنگیزخان حیوانش را دوست داشت، اما می دانست نباید بگذارد کسی به هیچ شکلی به او بی احترامی کند، چرا که اگر کسی از دور این صحنه را می دید، بعد به سربازانش می گفت که فاتح کبیر نمی تواند یک پرنده ساده را مهار کند.
این بار شمشیر از غلاف بیرون کشید، جام را برداشت و شروع کرد به پر کردن آن. یک چشمش را به آب دوخته بود و دیگری را به شاهین. همین که جام پر شد و می خواست آن را بنوشد، شاهین دوباره بال زد و به طرف او حمله آورد. چنگیزخان با یک ضربه دقیق سینه شاهین را شکافت.
جریان آب خشک شده بود. چنگیزخان که مصمم بود به هر شکلی آب را بنوشد، از صخره بالا رفت تا سرچشمه را پیدا کند. اما در کمال تعجب متوجه شد که آن بالا برکه آب کوچکی است و وسط آن، یکی از سمی ترین مارهای منطقه مرده است. اگر از آب خورده بود، دیگر در میان زندگان نبود. خان شاهین مرده اش را در آغوش گرفت و به اردوگاه برگشت. دستور داد مجسمه زرینی از این پرنده بسازند
و روی یکی از بال هایش حک کنند:

یک دوست، حتی وقتی کاری می کند که دوست ندارید، هنوز دوست شماست.
و بر بال دیگرش نوشتند:

هر عمل از روی خشم، محکوم به شکست است.

بینهایت قشنگ و تاثیر گذار بود.خیلی ممنون.
2017/07/31 06:37 PM
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر نقل قول این ارسال در یک پاسخ
HERMAN
شکست برای همیشه



ارسال‌ها: 3,255
تاریخ عضویت: Jul 2017
اعتبار: 179.0
ارسال: #17
RE: تاریخ ایران و جهان
خوشحالم که مورد پسندتون قرار گرفت
(آخرین ویرایش در این ارسال: 2017/07/31 06:39 PM، توسط HERMAN.)
2017/07/31 06:38 PM
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر نقل قول این ارسال در یک پاسخ
HERMAN
شکست برای همیشه



ارسال‌ها: 3,255
تاریخ عضویت: Jul 2017
اعتبار: 179.0
ارسال: #18
RE: تاریخ ایران و جهان
اهرام اهورايي (مقاله ترجمه شده از DER ADLER)

خود را به درون دهلیز زمان سوی گذشته رها می کنیم و به دورانی بسیار دور، به وادی پیش از 15هزار سال قبل از میلاد فرو می غلتیم .

درون فلاتی خوش هیبت و سبزروی که چون نگین بر گسترۀ گیتی سخت می درخشید وارد می شویم ، آری بر همان زرین خاکی که بعدها درختِ تندار و تناور تمدنِ ایران برش رویید ، پا می گذاریم .

در بلندای این فلات می ایستیم به اطراف می گردیم و چشم به هر سو می چرخانیم . شمالش را سرزمینهای سرد و یخ زده می بینیم ، اما در میانه اش ، پهنه دشتی نهر آسا و سبز روی که نسیمی خوش در دلش جاریست بر نگاهمان ،خوش می نشیند .

جنوبش نیز سرزميني كشتمند با یک گرمای خوشایند و روحبخش و دلپذیر بر دیده ما رخ می نمایاند ، چنانکه هیچ صحرای خشک و سوزاننده دیده مان را نمي آزار د .

آری جز شمال این فلات که سرزمینی سراسر سرد و یخزده و پوشیده از برف است و مجال زايش و خيزش و رويش هيچ برش نيست ، همه سویش شور و شوق زندگی چون رودی زلال و پاک و چند شاخه جاریست و دانه حیات نیز رو به رشد و سبزینگی پیوسته در حال گسترش .

، (در ان روزگار شمال فلات ایران (روسيه كنوني )چنان سرد بوده که حتی یک دانه و سبزه و نهال توان رویش نداشت حال چگونه می توان باور کرد که تمدنی گران در انجا رشد کرد و چو رودی سرازیر شد ، و سپس آنرا کوچ هند و اروپایی نامیدند ، محال است كه هر چه عقبتر رويم به عصر يخبندان نزديك تر مي شويم . شرح در پايان همين مقاله ،

? كمي در دهليز زمان قدم به جلو مي گذاريم ، به ناباوری، در قلب این فلات ، شهریگری را می بینیم ، آری یک دیار پر جنب و جوش با مردمانی خوش روی و باوقار و گرم و وفادار ، که بر بالای دروازه اش روی یک قابِ زرین نوشته اند به سرزمین وفاداران ( کاشی ) خوش آمدید .

چشم انداز این دیار بسیار زیباست و پراکندگی هماهنگ اقوامش در گوشه و کنار این سواد، چشم را به نرمی می نوازد . اهالی آن پهنه در حال گذرای یک زندگی خوش و خرم اند .

بزرگترین ایزد آنها ، خدایی است به نام( کا ) که نماد وفاداری بود ، چه مردمی که وفاداری را بالاترین ایزد خود قرار داده اند ، آنها هوشمندی و هنرمندی و زورمندی و عشق ورزی را بدون وفاداری بی معنا می دانند .

نام( كا )چه مقدار به گوشم آشنا مي آيد ، آري اين همان ايزد (كا ) در فرهنگ هند و مصر به معناي روح جاودان و يا همان ايزد وفاداري نيست و شرح نقشش را در اساطير يونان نيز بسيار شنيده ام ، !! پس زادگاهش در قلب ايران بوده . نخستين ايزد كه انسان آن را شناخت . كاشان و كيش و خاش و كاشمر و كاس كن .....و حتي پيشوند شاهان ايران باستان ( كي )مانند كيخسرو و كيكاووس و صدها نام ديگر يادگار پانزده هزار ساله هستند . بس شگفت است كه هزاران واژه و نام نواحي ديگر نيز مي شناسيم كه در زبانهاي سراسر جهان آمده و از نام اين ايزد وام گرفته اند . از آغاز آفرينش چگونه هنوز سر زنده و با وقار خودنمايي مي كند ، نيروي واژگان معجزه آساست .

درحاليكه با انديشه خود در سخن بودم
وانگه صدای خروش آب و غلتيدن امواج ، بر گوشم سخت طنین انداخت ، سوی جنوب چرخیدم ، فرو نگریستم و پهنه جنوب را در دیده جای دادم و نگاه به دوردستها انداختم ، جاي درياي پارس ، رودی بزرگ می بینم که از پیوستن سه رود ديگر جان می گرفت .

? آري اين سه رود ، همان رودهايي هستند كه امروزه دجله و فرات و كارون مي خوانند ، اما جاي خليج فارس ، اين رود بزرگ در جريان است و با چه كرانه كشتمند و حاصلخيزي .

مردمی نیز در کرانه شمالیش در حال کشتکاری و کشاورزی اند و نوای ستایششان را بر آن رود که در هوا می پیچید ، می شنوم، آفرین انگیز آن رود بزرگ را ( داییتی ) می خوانند به معني زاینده زندگی و آن کرانه کشتمند را (وئوره کشه ) .

آری با دستانی افراخته رو به آسمان ، ستایش وار می گفتند درود بر ( خِپه يا هپه )ایزد خورشید ، آفرين بر ایزد وفاداری کاشی ، زنده باد زاینده رود (داییتی )و ماندگار باد( وئوره کشه ) درۀ کاشی .

در همین حال که به تمدن( کاشی ) در کناره رود داییتی حیرت انگیز خیره شده بودم . بیکباره احساس گرما کردم ، باد از جنبش افتاد و عرق بر رویم نشست ، رو به شمال نگاه چرخاندم ، ابرهای سیاه برف بارنده در حال گسستگی بودند و خورشیدِ شراره انداز زرافشان پر قدرت به آن سرزمینِ پوشیده از یخ تابید .
یخ ها در خود آب می شدند و سیل آسا از کوهها جاری ، و آب خروشان به رودها می ریخت . ابرهای سیاه برف زا شمالی به ابرهای سپید باران ریز دگرگون شدند .
2017/08/01 09:22 AM
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر نقل قول این ارسال در یک پاسخ
گارا
کاربر حرفه‌ای



ارسال‌ها: 2,581
تاریخ عضویت: Dec 2016
اعتبار: 386.0
ارسال: #19
RE: تاریخ ایران و جهان
منفور ترین شاهان ایران:

(ناصرالدین شاه)

بی لیاقت ترین شاه تاریخ ایران ;
کسیکه با پنجاه سال سلطنتش در حالیکه جهان در اوج پیشرفت تمدن بود، ایران را پنجاه سال از تمدن عقب تر برد. بیشتر وقت او به اندازه گیری طول سبیلش و زن بارگی گذشت . در زمان او ترکمنستان و خیوه و پاکستان از ایران جدا شدند و هرات و افغانستان توسط انگلیس اشغال گشت و این شاه سرگرم با حرمسرای خود- بیش از 120 زن در حرمسرای او بودند- کوچکترین توجهی به این ناکامی ها ننمود. پادشاهی که در سن 68 سالگی عاشق دختری 12 ساله به نام ماه رخسار که خواهر زنش هم بود شد و در حالیکه این دختر بیچاره جای نبیره او بود او را عقد نمود. در کل پادشاهی ظالم، مغرور، شکمباره و در برابر بیگانگان سهل انگار بود.

(فتحعلی شاه قاجار)

پادشاهی که تمام توجهش به آرایش ریش بلندش بود و خوشگذرانی با زنان حرمسرایش. در زمان او و در دو نبرد با روسها؛ گرجستان، ارمنستان، تفلیس، باکو و بیشتر نواحی شمال غربی ایران از دست رفت و به تابعیت روسها در آمد.
از دست رفتن بخش‌هایی از آذربایجان، گرجستان، ارمنستان، در عهدنامه‌های ترکمانچای و گلستان که به واسطه بی‌لیاقتی فتحعلی‌شاه و شکست در نبرد با روسیه به ایران تحمیل شد. بخشیدن الماس شاه به امپراتور روسیه به عنوان خون‌بهای گریبایدوف.
حکاکی تصویر خود روی قسمتی از آثار تاریخی ساسانی در تاق بستان که باعث وارد آمدن خسارات به آثار ساسانی شده است.
حکاکی عبارت «سلطان صاحبقران فتح‌علی‌شاه قاجار ۱۲۴۴» بر روی الماس دریای نور ، با این کار از ارزش این الماس بی‌همتا به‌شدت کاسته شد.

(شاه سلطان حسین صفوی)

او در مدت سی سال هزار زن گرفت. مخترع سرسره بازی زنانش بود. و سرانجام یک جوان دیوانه به نام محمود افغان با لشکری نه چندان زیاد توانست پایتختش را محاصره و تاج از سر بی کفایتش درآورد. در زمانیکه محمود افغان از افغانستان به راه افتاد و در سر راه خود شهرهای بم و کرمان را فتح کرد و به سرعت به سوی اصفهان در حرکت بود. شاه سلطان حسین در همان زمان دستور داده بود تا هر سال یک روز هیچ دکان داری در بازار و خیابان ها حق ندارد در محل کسبش حضور داشته باشد. باید حتما زن و دخترانش به جای او در دکان وحجره باشند. تا شاه که طبق فتوایی محرم همه زنان بود وهیچ زنی نمی بایست از او رو بگیرد. یکایک آنان را ببیند و از میان آنان، تعدادی زن و دختر زیبا انتخاب کرده و به حرمسرای خود ببرد. صد افسوس برای مردم آن روزگار که عقیده داشتند ، آبی که شاه سلطان حسین در آن دست هایش را می شوید شفا دهنده است و اگر قطره ای به بیمار داده شود بهبود خواهد یافت. مردمی خرافه پرست ودر منجلاب نادانی .

(سلطان محمد خوارزمشاه)

پادشاه ترسو و بی لیاقت خوارزمشاهی که در زمان او چنگیز خان به ایران حمله نمود و مغولان که خود را در برابر مردم ایران تنها دیدند مردم شجاع ایران را به خاک و خون کشیدند، و ایران را به ویرانه مبدل ساختند. سلطان محمد خوارزمشاه به جزیره آبسکون در دریاچه خزر گریخت و می گویند از ترس مغولان دق کرد.

محبوبترین شاهان ایران:

کورش کبیر (به روایتی ذوالقرنین):

بدون شک محبوبترین شاه تاریخ ایران کورش بزرگ است. تنها شخص ایرانی که نام او با افتخار در قرآن به عنوان ذوالقرنین آمده است. در تورات نیز به عنوان بنده صالح خداوند از وی نام برده شده است و پیامبران بنی اسرائیل او را مسیح موعود و نجات دهنده ملت ها می دانستند. شاهنشاهی که اولین منشور آزادی را در تاریخ بشر نوشت. اولین شاهنشاهی را تشکیل داد که وسعت آن از رود سند تا کناره های دریای مدیترانه را در بر می گرفت. کورش سه امپراتوری بزرگ آن روزگار را شکست داد وبه قلمروش افزود ؛ ماد ، لیدی و بابل ولی کوچکترین بی احترامی با پادشاهان مغلوب ننمود و با عطوفت و مهربانی با ملل مغلوب رفتار نمود. کورش بزرگ انقلاب اخلاقی را در دنیای قدیم به وجود آورد و به حق عنوان برترین شاه تاریخ ایران و حتی جهان برازنده او است. از مهم ترین خصوصیات اخلاقی کورش بزرگ ، علاقه و محبتی است که به قوام خانواده داشته است. وفاداری او به همسرش کاساندان زبانزد بود . او بیش از یک همسر اختیار نکرد و پس از وفات همسرش نیز به او وفادار ماند.

(داریوش بزرگ)

شاهی عاقل و دارای اراده ی قوی و عزم راسخ. این شاه، شاهنشاهی هخامنشی را از نو تأسیس کرد و به آن تشکیلاتی داد که در آن زمان بسیار مهم می نمود، چنان که اسکندر و سلوکی ها و بعدها ساسانیان همان روش را در پیش گرفتند. بعضی از محققان داریوش را مهمترین شاه ایران دانسته اند و فقط کورش بزرگ و انوشیروان را قابل مقایسه با او دانسته اند. وسعت شاهنشاهی داریوش از شبه جزیره هند در آسیا تا مقدونیه و رود دانوب در اروپا و از سویی مصر و لیبی و قسمتی از سودان در افریقا را در بر می گرفت.

(انوشیروان عادل)

خسرو انوشیروان پادشاه محبوب ساسانی بود که مورخین شرقی وی را بزرگترین پادشاه ایران دانسته اند، ولی حالا که معرفت به اوضاع و احوال ایران باستان بیشتر شده است نمی توان او را دارای این مقام دانست . اما در این که او بزرگترین شاه سلسله ساسانی بوده تردیدی نیست. او شاهی عادل و سختگیر، جنگی و مدبر، سردار و دلیر بود. در زمان او سلسله ساسانی به اوج عظمت خود رسید و بارها سپاهیان روم را شکست داد. دولت هیاطله را از صفحه روزگار محو نمود. خزرهای وحشی را گوشمالی داد. ترک های آن طرف رود جیحون را در جای خود نشاند و حبشی ها را از یمن بیرون راند و این مملکت را دست نشانده ایران نمود. از طرف دیگر اصلاحات او در امور داخلی روح جدیدی به کالبد ایران دمید
2017/08/01 09:36 AM
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر نقل قول این ارسال در یک پاسخ
HERMAN
شکست برای همیشه



ارسال‌ها: 3,255
تاریخ عضویت: Jul 2017
اعتبار: 179.0
ارسال: #20
RE: تاریخ ایران و جهان
رایش سوم به حکومت آلمان از سال 1933 تا سال 1945 گفته می شود. واژه ی رایش در زبان آلمانی به معنای امپراتوری یا فرمانروایی است. رایش یکم به امپراتوری مقدس روم غربی و رایش دوم به حکومت پس از بیسمارک تا دوره جمهوری وایمار و رایش سوم به حکومت پس از جمهوری وایمار تا شکست آلمان در جنگ جهانی دوم گفته می شود.

رایش سوم به حکومت آلمان از سال 1933 تا سال 1945 گفته می شود. واژه ی رایش در زبان آلمانی به معنای امپراتوری یا فرمانروایی است. رایش یکم به امپراتوری مقدس روم غربی و رایش دوم به حکومت پس از بیسمارک تا دوره جمهوری وایمار و رایش سوم به حکومت پس از جمهوری وایمار تا شکست آلمان در جنگ جهانی دوم گفته می شود.

رهبری رایش سوم را آدولف هیتلر رهبر حزب نازی در دست داشت. او پس از یک کودتا در سال 1924 به زندان محکوم شده بود و پس از آزادی به شیوه ی قانونی خود توانست حزب نازی را به قدرت رسانده و با مرگ رئیس جمهور هیندنبورگ قدرت را به طور کامل در دست بگیرد. رایش سوم دارای یک حکومت دیکتاتوری ملی و تک حزبی و صد البته مردمی بود.

تا پیش از قدرت یابی رایش سوم یعنی در دوره جمهوری مردم آلمان در وضعیت بسیار سختی به سر می بردند و در وضعیت اقتصادی بسیار بدی قرار داشتند. بسیاری از جوانان آلمانی به روابط جنسی و مواد مخدر پناه برده یا کمونیست می شدند. عهدنامه ی ورسای که در نتیجه شکست آلمان در جنگ جهانی اول عقد شده بود اوضاع اقتصادی آلمان را کاملا فلج کرده بود. اما با روی کار آمدن هیتلر وی توانست با گردآوری نخبگان آلمان در رایش سوم وضعیت آلمان را در کمتر از چهار سال کاملا دگرگون کند. وی قرارداد ورسای را که ارتش و نیروی دریایی آلمان را کوچک کرده و حق داشتن نیروی هوایی، نیروی زرهی و زیردریایی از آلمان را داشت در نهایت شجاعت زیر پا گذاشت و مناطق از دست رفته ی آلمان در جنگ جهانی اول را بدون خونریزی و جنگ و از طریق سیاسی به آلمان بازگرداند که مهم ترین آن اتریش بود. تمام مردم این سرزمین ها از پیوستن سرزمینشان به رایش سوم خرسند بودند. پس از اتریش برای آلمانی ها مهم ترین منطقه دانتسیگ و دالان لهستانی بود که سرزمین آلمان را به دو تکه تقسیم کرده و پس از جنگ جهانی اول ضمیمه لهستان شده بود. اما اینبار تسخیر منطقه بدون خونریزی انجام نشد و با لجبازی لهستان که پشتیبانی کامل بریتانیا و فرانسه را هم بدست آورده بود جنگ جهانی دوم روی داد و پس از چند سال نبرد خونین رایش سوم سرانجام سقوط کرد.

رایش سوم با وجود اینکه یک دارای یک سیستم دیکتاتوری بود اما کامل مورد پشتیبانی مردم بود و این دیکتاتور (هیتلر) را خود مردم بر سر کار گذاشته و با جان و دل از او پشتیبانی می کردند. در رایش سوم یهودیان و مارکسیست ها خطرناک ترین افراد حساب می شدند چنانکه هیتلر معتقد بود یهودی و مارکسیست مانند دو طاعون کشنده ای است که یکی قلب و دیگری مغز را تسخیر می کند. در نتیجه فعالیت ضد یهودی در رایش سوم بسیار زیاد بود.
مهم ترین مسئله در رایش سوم اتحاد تمام سرزمین های آلمانی نشین بود. اگر چه رایش سوم نابود شد اما این مسئله که در آن زمان آرزوی ده ها میلیون آلمانی میهن پرست بود برای مدت کوتاهی به حقیقت پیوست. همچنین مسئله فضای حیاتی از مسائل مهم دیگر برای آلمانی بود و نازی ها معتقد بودند اگر به سرزمین های بیشتر دست پیدا نکنند نابود خواهند شد. اگر چه بی رحمانه به نظر می آید اما در کجای دنیا سرزمینی را به کسی به رایگان بخشیده اند و در کجا دنیا سرزمینی بدون جنگ و خونریزی تصرف شده است؟

رایش سوم از نظر سیاست خارجی نیز مرکز کمیته های ملی گوناگون بود. کمیته های ملی مختلف از سرزمین های شوروی از جمله ارمنستان، اذربایجان، اوکراین و ... در آلمان فعالیت می کردند. هندی ها در جنگ جهانی دوم در آلمان دارای تشکیلات خاصی بودند. به علاوه شیوه ی نظارت رایش سوم هرگز همانند استعمارگران نبود و در رایش سوم سرزمین های اشغال شده از نظر فرهنگ و رسوم قومی آزاد بودند. برای مثال بر عکس شوروی که در تاجیکستان کوشش داشت زبان و فرهنگ پارسی را نابود کند و بی خدایی در شوروی ترویج دهد در سرزمین های تحت اشغال رایش، آلمانی ها از فرهنگ و اعتقادات مردم پشتیبانی می کردند و در هر کجا که یک یگان خارجی ساخته می شد نماد ملی و مورد حمایت آن مردم در کنار پرچم رایش سوم قرار می گرفت که از جمله می توان به اس اس های بوسنی با پرچم شمشیر هلالی و یا اس اس های آلبانی با که با نام « اسکندربرگ» (قهرمان ملی آلبانی) فعالیت می کردند اشار داشت.

عده ای معتقدند که در رایش سوم نسل کشی در ابعاد گسترده وجود داشته است اما وقتی ما به دیگر ابعاد موضوع نگاه می کنیم می بینیم که در ارتش رایش سوم و در بخش خارجی آن حدود دو میلیون غیر آلمانی وجود داشته است که نزدیک به یک میلیون نفر از آن ها از سرزمین های شرق اروپا بوده اند. به علاوه هیچ مدرک معتبری جز چهار عکس و نوشته و دو شاهد دون پایه وجود ندارد!!! چهار عکس را می توان به راحتی و حتی با یک جاعل تازه کار جعل کرد و سند هم که پس از پیروزی به راحتی ساخته می شود و پیدا کردن دو شاهد با زور، حیله، شکنجه یا رشوه نیز آسان است. رایش سوم تنها در پی پدافند و پاسداری از نژاد آلمانی بود نه کشتار سایر نژاد ها.
2017/08/01 09:41 AM
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال پاسخ 


موضوع‌های مرتبط با این موضوع...
موضوع: نویسنده پاسخ: بازدید: آخرین ارسال
zجدید 6 حادثه تاریخی که جهان را به تعجب وا داشت Sherlock Holmes 21 3,363 2017/09/07 06:51 PM
آخرین ارسال: Anna Bolena
  نگاهی به تاریخ daidara 59 14,809 2017/07/25 03:12 PM
آخرین ارسال: HERMAN
  10نویسنده ی ثروتمند جهان! diana king 8 1,597 2017/02/03 06:50 PM
آخرین ارسال: diana king
zجدید کتاب عجیب ترین قوانین جهان! زاواره 2 816 2017/01/30 11:12 PM
آخرین ارسال: زاواره
  معرفی مشاهیر جهان Sherlock Holmes 11 1,887 2016/10/28 04:44 PM
آخرین ارسال: Sherlock Holmes



کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 4 مهمان