زمان کنونی: 2024/06/26, 12:20 PM درود مهمان گرامی! (ورودثبت نام)


زمان کنونی: 2024/06/26, 12:20 PM



ارسال پاسخ 
 
امتیاز موضوع:
  • 2 رأی - میانگین امتیازات: 5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

تاریخ ایران و جهان

نویسنده پیام
گارا
کاربر حرفه‌ای



ارسال‌ها: 2,581
تاریخ عضویت: Dec 2016
اعتبار: 386.0
ارسال: #1
zجدید تاریخ ایران و جهان
سلام. وقتتون به خیر و خیلی خوش اومدیدمطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه
امیدوارم که امروز براتون بهتر از دیروز باشهمطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه
من میخوام توی این تاپیک موضوعات تاریخی رو قرار بدم.البته اگه شما هم همکاری کنید خیلی خوشحال میشممطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه
هر چیزی که به گذشته مربوطه و جالب به نظر میاد رو میتونید اینجا بذاریدمطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه
و در آخر اگه نظری یا پیشنهادی دارید میتونید همینجا مطرح کنید.مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه
(آخرین ویرایش در این ارسال: 2017/07/25 03:59 PM، توسط گارا.)
2017/07/16 01:25 PM
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر نقل قول این ارسال در یک پاسخ
گارا
کاربر حرفه‌ای



ارسال‌ها: 2,581
تاریخ عضویت: Dec 2016
اعتبار: 386.0
ارسال: #2
RE: تاریخ
پنج امپراطوری بزرگ که به سلطه برکلی دنیا نزدیک شدند.
منظورمان از عبارت سلطه بر دنیا،کنترل مستقیم یا غیر مستقیم بخش بزرگی از جمعیت دنیاست.
رتبه ی پنجم:امپراطوری عثمانی
امپراطوری ترک تبارعثمانی بر روی خاورمیانه،شمال آفریقا،ترکیه و بالکان سلطه داشت.
این امپراطوری در دوران حیاتش کشور ها وحکومت های بیشماری را فتح کرد. احتمالن بزرگترین فتحشان هم تخریب امپراطوری روم شرقی بود که طی آن توانستند امپراطوری روم را پس از سال ها اقتدار سرنگون کنند.
نکته ی تمایز امپراطوری عثمانی این بود که میتوانست تفاوت های عمیق نژادی موجود در خاورمیانه و بالکان را طی قرن ها مدیریت کند. در طول تاریخ معدود امپراطوری هایی بوده اند که حتی برای مدت کوتاهی موفق به کنترل گوناگونی های موجود در این منطقه شده باشند.
امپراطوری عثمانی در سلطه برجهان چنان قدرتمند و با ثبات بود که حتی نزدیک بود موفق به فتح شهر وین در قلب اروپا شود.اما فتح وین آخرین ثانیه ها با رسیدن نیروی کمکی از لهستان نیمه کاره ماند و محاصره شهر هم بعد از اغتشاش در ارتش عثمانی پایان یافت.(عجب شانسی.مثل گل زدن توی دقیقه ی نودمطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه)
امپراطوری عثمانی در اوج شکوهش تنها توانست بر 3.49درصد از خاک جهان مسلط شود ونهایتن در سال1923سرنگون شد.

رتبه ی چهارم:ایالات متحده.
بسیاری از افراد گمان میکنندایالات متحده بیش از هر کشوری به سلطه برجهان نزدیک شده است. این روز ها ایالات متحده به جز قطب جنوب در تمام قاره ها پایگاه نظامی دارد و در سراسر جهان دولتمردان وابسته ای دارد که مستقیمن از واشنگتن دستور میگیرند.
شاید بسیاری از خوانندگان موافق نباشند که ایالات متحده به عنوان یک امپراطوری در نظر گرفته شود.
در تعریف کلمه امپراطوری آمده است مجموعه ای از کشور ها یا مناطق که به دست یک دولت یا فرمانروا به خصوص یک امپراطور اداره شوند. با اینکه ایالات متحده هیچ وقت امپراطوری نداشته است با این حال همچنان با بخش اول تعریف همخوانی دارد. چون در طول سالیان ملت های مختلفی از جمله فیلیپین،پورتوریگو،کوبا که مدتی در استعمار اسپانیا بود و پادشاه هاوایی را اشغال کرده است.
نکته ای که بیشتر افراد نمیدانند این است که ایالات متحده بعد از پایان جنگ جهانی دوم تا بیشترین حد ممکن توسعه پیدا کرد. نیروهای آمریکایی اروپای غربی،ژاپن،کره،جزایر کاراییب وبیشتر آفریقا را کنترل میکردند.
تصرفات آمریکا بعد از جنگ جهانی دوم،ایالات متحده را به امپراطوری بزرگی تبدیل کرد که بتواند مراکز عمده جمعیتی دنیا از جمله جزایر ژاپن و اروپای غربی را کنترل کند.(فقط مونده بود آمریکا رو جزو امپراطوری در نظر بگیرن که گرفتن.خدا رو شکر نمردیم و این رو هم دیدیم.مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه)

رتبه ی سوم:امپراطوری بریتانیا
این امپراطوری در سال 1922نزدیک به 22.6درصد از خاک جهان و 20درصد از جمعیت جهان را کنترل میکرد. اما مهمترین نکته ی تمایزش موقعیت غیر قابل نفوذش بود. امپراطوری بریتانیا تقریبن تمامی مسیر های بازرگانی جهان را کنترل میکرد و در عین حال ارتشی شکست ناپذیر وبزرگترین نیروی دریایی جهان را در اختیار داشت.
در مورد این مسئله که بریتانیایی ها تا چه حد میتوانستند بر جهان مسلط شوند:سال 1922که امپراطوریشان بعد از بلای جنگ جهانی اول مجددن سر پا ایستاد و قوی تر از همیشه بود ،اگر میخواستند میتوانستند به مناطق بیشتری مسلط شوند و امپراطوری بریتانیا رو به یکی از معدود پادشاهی های نزدیک به سلطه بر کل دنیا تبدیل کنند.( خوب شد خدا رحم کرد و نخواستندمطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه حتمن انتظار تشکر هم دارنمطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه)

رتبه دوم:امپراطوری روم
امپراطوری روم مدت ها قبل از اینکه عامه مردم تصور میکنندبه سلطه بر جهان نزدیک شده بود.در حقیقت این امپراطوری در دوران اقتدارش در سال 117بعد از میلاد مسیح نزدیک به 21درصد از کل جمعیت جهان را کنترل میکرد.
رومی ها در دوران اوجشان بیشتر اروپا را زیر سلطه داشتند وموفق به فتح شمال آفریقا،ترکیه و بخش اعظم خاورمیانه شدند.ارتش روم مجهز ترین و منظم ترین ارتش جهان بود ودر مبارزه با ارتش های خارجی به مهارت خاصی رسیده بود. اما عامل اصلی نزدیک شدن رومی ها به سلطه بر جهان لشکر کشی شان علیه امپراطوری اشکانیان،دولت ایرانی مستقر در ورای مرزهای امپراطوری روم بود.اما رومی ها علی رغم تلاش مکررشان هیچ گاه موفق به غلبه بر ایرانی ها نشدند.(هورااااااامگه غلبه به اشکانی ها به این آسونی هاسمطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه)

رتبه نخست:امپراطوری هخامنشی که بیشتر به عنوان امپرطوری ایران شناخته میشود.مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه
این امپراطوری نسبت به سایر امپراطوری ها در کل تاریخ بشر بیشتر به تعریفمان از مفهوم سلطه بر جهان نزدیک شده بود.در حقیقت تنها 6درصد مانده بود تا تا بتواند برنیمی از جمعیت جهان غالب شود.امپراطوری ایران در دوران اقتدارش بر 44.48درصد از ساکنان زمین سلطه داشت(@.@)درواقع سال 480قبل از میلاد مسیح از هر دونفر،یک نفر تحت حاکمیت ایرانیان قرار داشت.(@.@)(@.@)
امپراطوری ایران بر خلاف سایر امپراطوری های این لیست شانس بسیار بالایی داشت تا سلطه اش بر زمین را دوچندان کند اما بر اثر سلسله جنگ هایش با دولت های یونانی و شکست های سهمگین در لحظات حساس این شانس را از دست داد.
با این حال امپراطوری ایران یکی از نخستین تلاش ها برای تأسیس امپراطوری در تاریخ بشر ویکی از سلسله های چند ملیتی به معنای واقعی بود. پس از سرنگونی امپراطوری هخامنشی به دست اسکندر،هیچ امپراطوری دیگری نتوانست به اندازه ی ایران به سلطه بر حداکثر جمعیت دنیا نزدیک شد.(چه قدرتی،چه درایتی. ببین اونا دیگه چی بودن که هنوز هم مثلشون پیدا نشدهمطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه)
(آخرین ویرایش در این ارسال: 2017/07/16 01:33 PM، توسط گارا.)
2017/07/16 01:26 PM
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر نقل قول این ارسال در یک پاسخ
گارا
کاربر حرفه‌ای



ارسال‌ها: 2,581
تاریخ عضویت: Dec 2016
اعتبار: 386.0
ارسال: #3
RE: نگاهی به تاریخ
گارد جاوید دومین نیروی ویژه ارتش جهان:

گارد جاویدان یا سپاه جاویدان، خُبره‌ترین و یکی از بزرگترین نیروهای جهان روزگار خود بود که برای ایفای دو نقش تربیت شده بودند، هم به عنوان گارد نگهدارنده شاهنشاهی و هم به عنوان عضوی از ارتش در جنگ‌های ایران و یونان در دوران هخامنشی ایفای نقش می‌کردند.

داریوش بزرگ برای این که بتواند از سرزمین ایران پاسداری کند این نیروی ویژه‌ یعنی سپاه جاویدان را به وجود آورد.آن‌هم در سال ۴۶۵ پیش از میلاد یعنی زمانی که بسیاری از کشورها هنوز ارتشی نداشتند و هنوز از نظم نظامی ناآگاه بودند. مورخان نوشته‌اند که سپاه جاویدان از بین جوانان بلندبالا و نیرومند و خوش‌سیما گزینش می‌شد. این سپاه ۶ سال باید دورهٔ آموزشی را پشت سر می‌گذاشت. در این آموزشگاه افزون بر دانش آن زمان، فنون جنگی را نیز فرا می‌گرفتند. ولی مهم‌تر از همه این‌ها، پرورش اخلاق بود که برای
آن‌ها ارزش داشت. افراد حاضر در گارد جاویدان از قبایل پارس و ماد بوده‌اند.

شمار گاردجاوید به ده هزار تن می‌رسید. این سپاه به ده هنگ هزار نفری بخش می‌شد. از آن روی به آن سپاه جاویدان می‌گفتند که هیچ‌گاه از شمار آن‌ها کم نمی‌شد. اگر یک نفر بازنشسته یا کشته می‌شد، به‌شتاب فرد جدیدی جای او را پر می‌کردو خانواده ی او تا آخر عمر مورد حمایت دولت قرار می‌گرفتند. . این سپاه ده هزار نفری در آن زمان از نظر دلیری نمونه بودند و از نظر جوانمردی یگانه.

به گفته کارشناسان و اسناد تاریخی گارد جاویدان اولین و خبره ترین سربازان تاریخ یا حتی اولین نیروی ویژه تاریخ بوده اند.

هفته نامه آمریکایی “تایم” که یکی از پرفروشترین و پرخوانند ترین مجله های دنیاست و اخبار و گزارشهای آن از اعتبار خاصی در جهان برخوردار است به معرفی 10 گروه وِیژه نظامی برتر دنیا در تاریخ پرداخته و با توضیحاتی درباره “گارد جاوید” ارتش هخامنشی، این گروه را جزو ده گروه نظامی برتر دنیا قرار داده است.
در صدر لیست ده نیروی ویژه ارتشی جهان مجله تایم، کماندوهای وِیژه آمریکایی به نام “Navy Seals” قرار دارد که موفق شدند بن لادن را به قتل برسانند. پس از آن نیز “گارد جاوید” هخامنشی.
(آخرین ویرایش در این ارسال: 2017/07/18 02:32 PM، توسط گارا.)
2017/07/18 02:31 PM
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر نقل قول این ارسال در یک پاسخ
گارا
کاربر حرفه‌ای



ارسال‌ها: 2,581
تاریخ عضویت: Dec 2016
اعتبار: 386.0
ارسال: #4
RE: نگاهی به تاریخ
اختراعات زمان باستان که فکر میکردید مربوط به زمان ما هستند!

دراين مطلب اختراعاتی که فکر می کردید مدرن و مربوط به امروز هستند،معرفي مي شود. اینها وسایلی هستند که اغلب مردم فکر می کنند این اجسام در جهان مدرن (یا حداقل قرون وسطی) اختراع شده اند اما تمام آنها مربوط به زمان پیش از مسیحیت هستند.

فوتبال

رومی ها و یونانی های باستان با انواع زیادی از بازی های توپی آشنا شده بودند، که در بعضی از آنها شرط استفاده از پا ضروری بود. در بازی رومی harpastum باور داشتند که از یک بازی تیمی به نام episkyros اقتباس شده است. سیاستمدار رومی به نام سیسرو (106- 43 قبل از میلاد) از یک مرد نام می برد که زمانی که برای زدن مویش به سلمانی رفته بود در اثر پرت شدن توپ به آرایشگاه مرد! با تعریفی که از این بازیها شده به نظر به فوتبال راگبی شباهت دارد. مدرک مستندی از فعالیتی شبیه به فوتبال نیز در آیین نامه ارتش چینی « Zhan Guo Ce» یافت شده است که بین قرن های سوم تا اول قبل از میلاد گردآوری شده است. در آنجا از ورزشی به نام سوجو (ترجمه تحت اللفظی «ضربه به توپ») نام آورده شده که با یک توپ چرمی شروع می شد، بازیکنان این توپ را به درون سوراخی که در وسط یک تکه لباس ابریشمی بوده می انداختند که در بین نی های بامبو بسته شده بود.

مسواک
انواع مختلفی از پیشگیری های بهداشتی مربوط به دهان از زمان های باستان وجود داشته و در تاریخ ثبت شده است. این موضوع به وسیله حفاری هایی که در سراسر جهان انجام شده مورد بررسی قرار گرفته است، در این حفاری ها تکه چوب های جویدنی، شاخه های کوچک درخت، پرهای پرندگان، استخوان های حیوانات و تیغ های جوجه تیغی کشف شده است. مردم زیادی از شکل های مختلف مسواک استفاده می کردند. در طب هندی از درخت نیم استفاده می شد و این درخت برای تهیه مسواک و محصولات مشابه برای هزاران سال پرورش می شد. یک نفر انتهای شاخه درخت نیم را می جود تا به شکل رشته های مسواک در آید و بعد از آن برای تمیز کردن دندان هایش استفاده می کند. در جهان مسلمانان، مسواک عبارت بود از شاخه یا ریشه گیاهانی که خاصیت ضدعفونی کننده داشتند. مسواک از دوران عصر طلایی اسلام به طور گسترده ای استفاده می شد.

نقشه
http://up2www.com/uploads/8d40Screenshot...2-37-1.png
یک لوح سفالین بابلی به عنوان اولین نقشه شناخته شده جهان ثبت شده است. این لوح سال 1930 در حفاری های خرابه های شهر گا-شور (Ga-Sur) در نوزیه 20 مایلی شمال محوطه بابل قدیم (عراق امروزی) از زیر خاک بیرون کشیده شد. این نقشه به قدری کوچک است که در کف دست جای می گیرد (6.8 در 7.6 سانتی متر)، بیشتر مکان های این نقشه مربوط به دودمان پادشاهی ساراگون پادشاه اکد (2300 تا 2500 قبل از میلاد) می باشد.
این لوح خاص با اشکال میخی نوشته شده و با نمادهای مخصوص روی سفال علامت گذاری یا قلم زنی شده است. نوشته های روی نقشه هویت برخی افراد و اسامی برخی مکان ها را مشخص می کند.

بخیه
http://up2www.com/uploads/4868Screenshot...0-57-1.png
بخیه تاریخچه طولانی و عجیبی دارد که به مصر باستان برمی گردد، در آنجا از هر چیزی از پوست درخت تا مو برای بخیه زدن گوشت انسان استفاده می شد. پزشکان 4000 سال پیش برای بستن زخم از بخیه زدن استفاده می کردند. یافته های باستان شناسی مصر باستان نشان می دهد که مصری ها از کتان و رگ و پی حیوانات برای بستن زخم ها استفاده می کردند. در هند باستان پزشکان از شاخک های سوسک ها یا مورچه ها به عنوان گیره ای که زخم ها را جوش می داد استفاده می کردند. آنها برای این کار حشرات را گرفته و بدنشان را نصف می کردند و این شاخک ها را از بدنشان جدا می کردند. از دیگر مواد طبیعی که برای بستن زخم استفاده می شد می توانیم از کتان، مو، علف، نخ پنبه، ابریشم، موهای ریز خوک و دل و روده حیوانات نام برد. پس الان باید متوجه شده باشید که اصول اساسی بستن زخم ها از سال 4000 سال پیش زیاد تغییر نکرده است!

صابون
قدیمی ترین مدرک ثبت شده از تولید مواد صابونی شکل مربوط می شود به 2800 سال قبل از میلاد مسیح در بابل باستانی. فرمول صابون ترکیبی از آب، ماده قلیایی و روغن cassia که بر روی لوح گلی تقریبا مربوط به 2200 سال پیش نوشته شده است. در پاپیروس Ebers (مصر، 1550 قبل از میلاد) نوشته شده که مصریان باستان به طور مرتب حمام می کردند و روغن حیوانی و گیاهی را با نمک های قلیایی ترکیب می کردند تا ماده ای شبه صابون خلق کنند. در برخی دیگر از اسناد کشف شده مصریان باستان ذکر شده که آنها در تهیه پشم برای ریسندگی از موادی مثل صابون استفاده می کردند. جالینوس ساختن صابون با استفاده از قلیاب را شرح می دهد و آن را برای شستشو و دور کردن آلودگی از لباس و بدن تجویز می کند. طبق گفته جالینوس بهترین صابون برای آلمان بود؛ و صابون فرانسه رتبه دوم را دارا بود. اولین نمونه از صابون واقعی به عنوان پاک کننده ثبت شده در تاریخ همین است.

چتر
http://up2www.com/uploads/feabScreenshot...2-48-1.png
در مجمسه های نینوا بارها سایبان دیده شده است. اوستن هنری لایارد عکسی از یک نقش برجسته ارائه می دهد که در آن پادشاهی در یک ارابه با چتری بالای سرش ایستاده است، همراه با یک خدمتکاری که چتر را بالای سر او نگه داشته است. در قسمت پشتی سایبان نیز پرده ای است که آن را جمع می کند، درست مثل نمونه هایی که ما امروزه استفاده می کنیم. این وسیله منحصرا به پادشاه تعلق داشت (کسی که طاس هم بود) و هرگز توسط افراد دیگر مورد استفاده قرار نمی گرفت. در مصر سایبان با شکل های متفاوتی پیدا شده است. در برخی نمونه ها شبیه یک بادبزن است، بادبزنی با برگ های خرما یا پرهای رنگین که دسته بزرگی به آن وصل شده است، شبیه آنهایی که در اجتماعات پشت سر پاپ نگه داشته می شوند.

خمیردندان
قدیمی ترین اشاره به خمیردندان مربوط می شود به نسخه های خطی مصری مربوط به قرن 4 بعد از میلاد که در آن مخلوطی از گل های زنبق و سوسن تجویز شده است. فرمول ساخت بیشتر خمیردندان های اولیه بر پایه ادرار بوده است. باوجود این خمیردندان ها یا پودرها تا قرن 19 میلادی در مصرف عموم مردم قرار نگرفت. یونانی ها و سپس رومی ها با اضافه کردن پاک کننده هایی مثل استخوان های خرد شده یا پوست های صدف ساختار خمیردندان را بهتر کردند. در قرن 9 «زیریاب» موسیقی دان و طراح مد ایرانی به خاطر اختراع نوعی خمیردندان مشهور شد. که درسرتاسر اسپانیای اسلامی معروف شد. ترکیبات دقیق این خمیر دندان اکنون ناشناخته است، اما گزارش شده که هم مواد اساسی تمیز کننده و هم طمع دهنده را دارا بوده است.
2017/07/21 05:37 PM
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر نقل قول این ارسال در یک پاسخ
گارا
کاربر حرفه‌ای



ارسال‌ها: 2,581
تاریخ عضویت: Dec 2016
اعتبار: 386.0
ارسال: #5
RE: نگاهی به تاریخ
سامورایی کیست؟

سامورایی نجیب‌زادگان نظامی و افسر کاست در قرون وسطی و عصر جدید ژاپن بودند.

آیین تربیت:
جنگجویان سامورایی خود را پیرو “راه و رسم سامورایی” و یا بوشیدو میدانند، بوشیدو ترکیبی از تعالیم نفسانی، جسمانی و ارزش های اخلاقی است که بر اساس شرافت، وفاداری و سرسپردگی به آموزگار و استاد خویش تا پای مرگ ریخته شده است، اصول و معیار بوشیدو در طی تاریخ هرگز به صورت مکتوب نبوده و سینه و به سینه و نسل به نسل منتقل شده است، برخی از محققین بوشیدو این راه و رسم را شامل هشت رکن اصلی میدانند :

وفاداری: دلاور نسبت به فرا دست خود، به ویژه امپراتور وفادار است.

حق شناسی: دلاور نسبت به وطن خود و امپراتور حق شناس است.

رشادت: دلاور در راه وطن و خدمت به امپراتور از جان خود نیز دریغ نمی‌کند

عدالت: دلاور در انجام وظیفه عادلانه رفتار می‌کند.

صداقت: دلاور از بیم اذیت و آزار دروغ نمی‌گوید.

ادب: دلاور در هر حالتی حتی نسبت به دشمن خود مؤدب است.

متانت: دلاور حتی در حالت هیجان روحی، متانت خود را از دست نمی‌دهد و عواطف خود را ظاهر نمی‌سازد.

شرافت: دلاور یا باید شرافتمندانه بجنگد و پیروز شود و یا جوانمردانه خود را بکشد.

از اینرو میتوان گفت شرافت و مردانگی مهم ترین اصول راه سامورایی است به همین دلیل این جنگجویان همیشه با خود دو شمشیر را حمل میکردند یک شمشیر بلند (کاتانا) و دیگری شمشیر کوتاه یا خنجر (تانتو) که اولی برای مبارزه و دیگری برای خودکشی به هنگام شکست استفاده میشد.

پوشش سامورایی:
سامورایی ها بی شک ستارگان راک زمان خود بودند !! طولی نکشید که مُد و طرز لباس پوشیدن آنها در سرتاسر ژاپن به محبوبیت خاصی دست پیدا کرد هر چند خود سامواریی ها برای تحت تاثیر قرار دادن دیگران لباس نمیپوشیدند !!‌
تمامی جنبه های پوشیدنی های سامورایی برای تامین نیازهای آنان در میدان مبارزه و راحتی در جنب و جوش و حرکت طراحی شده بود و عموما از شلواری عریض و گشاد (هاکاما)، جلیقه دو تکه و لباسی گشاد به نام کیمونو تشکیل شده بود، این ترکیب به سامورایی اجازه راحتی و حرکت سریع در میدان جنگ را میداد، جنس کیمونو عموما از ابریشم بود که احتمالا به دلیل نرمی، خنکی و راحتی آن بوده همچنین سامورایی برای پوشش پاهای خود از صندل های چوبی استفاده میکردند.


اما از همه این ها مهمتر و جالبتر، طرز آرایش موهای سامورایی ها بوده آنها برای اولین بار در تاریخ ژاپن دور موهای خود را خالی کرده و باقی را بالای سر خود کاکل میکردند، این مدل مو حتی در دنیای امروزی بین جوانان از محبوبیت خاصی برخوردار است !!!


سامورایی ها در بعضی از میادین جنگ از زره و کلاهخود های آهنین نیز استفاده میکردند شاید جالب ترین و عجیب ترین جنبه این مبارزین زره و کلاهخود عجیب و بیش از حد مزین شده آنها میبوده هر چند تمامی تیکه های زره و کلاهخود سامورایی قابل تغییر بوده و هر سامورایی به دلخواه خود آنها را طراحی میکرده …

بر خلاف زره های سنگین و مستحکم شوالیه های اروپا در آن زمان، زره های ساموارایی بسیار سبک و نرم طراحی میشده تا به آنها اجازه آزادی بیشتر در حرکت را بدهد نکته جالب دیگر کلاهخود های ترسناک این مبارزین است که عمدتا آنرا را به شکل شیاطین در میآوردند تا در زمان مبارزه ترس را در دل دشمنان خود بیفکنند …

هر چند در طی زمان زره و کلاه خود های سامورایی دچار تغییرات بسیار شده اما شکل و شمایل کلی آنها به یک شکل مانده نکته قابل توجه دیگر در طراحی زره های سامورایی این است که انقدر تاثیر گذار و خارق العاده بوده اند که ارتش آمریکا اولین سری ژاکت های توپخانه خود را الهام گرفته از زره های سامورایی طراحی کرده بوده ا

جنگ افزار سامورایی ها:
سامورایی ها مهارت های بسیار بالای در شمشیر زنی و استفاده از تیر و کمان داشتند اصلی ترین اسلحه ها شمشیر بسیار معروف کاتانا میباشد که به جرعت مخوف ترین، برنده ترین و بی نظیر ترین شمشیر ساخته دست بشر در طی تاریخ است، کاتانا نه تنها جنگ افزار اصلی سامورایی ها بوده است بلکه طبق آیین سامورایی ها، کاتانای هر سامورایی در برگیرنده قسمتی از روح صاحب آن بوده و نشان شرافت مبارز است
از اینرو حتی ساخت شمشیر های سامورایی شامل مراسم مذهبی و آیینی بوده و در طی زمان ساخت شمشیر، سازنده شمشیر به درگاه خدایان دعا میکرده است
کاتانا به اندازه قابل توجهی از شمشیر شوالیه های اروپایی سبک تر و در تمامی آزمایش ها برنده تر ظاهر شده است، تیغ برنده کاتانا به مبارز خود این اجازه را میداده که با حرکات سریع به راحتی اعضای بدن حریف خود را قطع کند …
دیگر اسلحه مبارزه نزدیک و تن به تن سامورایی ها نسخه کوتاه تر کاتانا بوده که همیشه در کنار کاتانا مبارز را همراهی میکرده این شمیشر کوتاه یا بهتر بگوییم خنجر “واکیزاشی” نام داشته که در کنار کاتانا زوجی مرگ‌آور را در دستان مبارز تشکیل میداند که به ترکیب این دو اسلحه “دایشو” گفته میشده است، “واکیزاشی” یا همان خنجر کوتاه بیش تر از هر چیز نماد طبقه سامورایی ها بوده و در اکثر مواقع در مراسم آیین سامورایی ها همچون “ هاراکیری ”(خودکشی) استفاده میشده است.

بر خلاف تصویری که در اکثر رسانه ها از سامورایی ها دیده ایم شمشیر سلاح مورد علاقه سامورایی ها نبوده و برعکس این مبارزین ترجیح میدادند که عقلانی تر و زیرکانه تر به میدان مبارزه وارد شوند از اینرو اسلحه اصلی آنها در کنار کاتانا بزرگترین کمان دنیا یعنی “یومی” بوده است، کمانی که طول آن به نسبت قد مبارز در بعضی موارد به بیش از دو متر میرسیده است!! یومی سلاحی مخوف بوده و اسکلت های مانده از آن زمان نشان میدهد که سامورایی های مهارتمند با شلیک تنها یک تیر درست به مرکز پیشانی دشمنان جمجه آنها را سوراخ کرده و مرگی آنی را رقم میزدند …
گرچه تعداد سامورایی‌ها کمتر از ۱۰٪ جمعیت ژاپن بود، اما آموزه‌های آنان را همچنان می‌توان هم در زندگی روزمرهٔ مردم ژاپن و هم در هنرهای نظامی ژاپنی امروز مشاهده کرد.
2017/07/23 12:33 PM
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر نقل قول این ارسال در یک پاسخ
HERMAN
شکست برای همیشه



ارسال‌ها: 3,255
تاریخ عضویت: Jul 2017
اعتبار: 179.0
ارسال: #6
RE: نگاهی به تاریخ
گزیده ای از مطالب در خصوص "waffen
اس‌اس مسلح یا وافن اس‌اس (به آلمانی: Waffen SS) (اس اس در آلمانی مخفف «گردان حفاظتی حزب نازی است») یکی از شاخه‌های نظامی آلمان در جنگ جهانی دوم بود. گرچه این تشکیلات از امکانات کمی بهره می‌بردند[نیازمند منبع] (بجز اس‌اس‌های هیتلری) اما با استفاده از همین امکانات کم وحشت را در دل دشمنان می‌انداختند. در دو جبههٔ شرق و غرب اروپا نام لشکرهای اس‌اس مسلح وحشت در دل دشمنان می‌انداخت؛ یعنی به عبارت دیگر شوروی و هم متفقین غرب می‌دانستند یک اس‌اس مسلح تا آخرین توان از کشورش دفاع می‌کند؛ بدون اینکه ترسی از تجهیزات دشمن داشته باشد.[نیازمند منبع]{[۱] به همین خاطر اس‌اس‌های مسلح در جنگ علاوه بر تأثیر گذاری دارای شهرت و معروفیت نیز شده بودند. لشکرهای مختلف وافن اس اس از آغاز جنگ تا پایان جنگ، تقریباً در همهٔ جبهه‌ها حضور داشتند وعدهٔ زیادی از سربازان اس‌اس مسلح جان خود را در همین جبهه‌ها از دست دادند. این سازمان مسئول تمامی «اردوگاه‌های کار اجباری» بود.

در سال‌های پس از پایان جنگ جهانی اول بعد از شکل‌گیری جمهوری وایمار احزاب مختلفی سر کار آمدند هر حزب برای بیرون کردن احزاب دیگر از گروه‌های فشار استفاده می‌کرد و رهبران احزاب برای کنار زدن حزب مخالف خود از هیچ کاری کوتاهی نمی‌کردند. پس حزب‌ها نیاز به محافظان (بادی‌گارد) داشتند که این محافظین بسته به نام حزب‌ها دارای اسم‌های گوناگونی بودند. آدولف هیتلر نیز از این قاعده مستثنی نبود و حزب او نیاز به محافظانی داشت. همین کار باعث شد به دستور شخص آدولف هیتلر در سال ۱۳۰۲ خورشیدی گروه Stabwache (تلفظ:اشتاب‌واخِه) گارد صاحب منصبان برای محافظت از سران بلندپایه حزب ناسیونال سوسیالیست تشکیل شد.

رهبری این شاخه را هاینریش هیملر به عهده داشت

حزب در کنار اس‌اس یک سازمان دیگر به نام اس‌آ SA داشت که توسط ارنست روهم یکی از دوستان هیتلر اداره می‌شد. این گروه در سال ۱۹۳۲ دارای چهارصد هزار نفر عضو بود.[۵] ارنست روهم که تشنهٔ قدرت بود علیه دوست قدیمی خود یعنی آدولف هیتلر دست به تحرکاتی زد؛ همین امر باعث آن شد که هیملر وی را از میان بردارد و در شب ۹ تیرماه همان سال تمام سران بلندپایه اس آ را از میان برداشت. این شب به شب خنجرهای برهنه معروف شد. آمارهای آن شب تعداد کشته شدگان سران مخالف را ۸۴ نفر ذکر می‌کند. بعلاوه تمام اموال آنها به جرم خیانت به کشور مصادره شد.این شب همانند شب حمله به یهودیان در آلمان می‌باشد. در این شب یکی از کاردارهای سفارت آلمان در فرانسه به دست یک جوان یهودی کشته شد. چند ساعت بعد سخنرانی ایراد شده توسط گوبلز در این رابطه احساسات مردم آلمان را برانگیخت و باعث شد مردم با کمک اس اس‌ها بیشتر شیشه‌های مغازه‌ها و خانه‌های یهودیان را بشکنند و اموال آنها را در کوچه‌ها و خیابانها بریزند و عده‌ای را نیز کتک بزنند و یهودیان بسیار زیادی نیز کوچ کردند.البته این شب به خاطر خرده شیشه‌های فراوانی که در خیابانها ریخته شد دارای نام‌های گوناگونی می‌باشد به عنوان نمونه شب کریستال، شب شیشه‌های شکسته شده و… شب ۹ تیر ماه نیز به نام‌های گوناگونی از جمله شب خنجرهای خونین یا شب دراز خنجرهای برهنه و… معروف شد.

این اتفاقات باعث شد اس‌اس پس از کادر سیاسی نازی به دومین نهاد مهم نظام سیاسی آلمان تبدیل شود

هیملر که دوست داشت وافن اس‌اس فقط برای آلمانی‌ها نباشد[نیازمند منبع] و یک لشکر چند ملیتی برای مبارزه با کمونیسم داشته باشد یا به گفته خودش: «سرتاسر اروپا را از قوم خدانشناس بلشویک پاک کند».[نیازمند منبع] از آنجا که هیتلر به این کار راضی نمی‌شد و به چند ملیتی بودن تعدادی چند از لشکرهای ورماخت راضی بود و هیچ تمایلی به چند ملیتی شدن وافن اس‌اس نداشت،[نیازمند منبع] سرانجام هیملر او را به انجام این کار قانع کرد.[نیازمند منبع] در سال ۱۳۱۹ خورشیدی این عمل تصویب گشت. لشکر چند ملیتی با نام لشکروایکینگ به وجود آمد و فرماندهی آنرا بر عهده سرتیپ فلیپس اشتاینر سپردند.[نیازمند منبع]

به زودی زود داوطلبانی از سراسر جهان به این لشکر پیوستند. این داوطلبان از کشورهایی چون هلند، فرانسه، دانمارک، اسپانیا، بلژیک، فنلاند، آذربایجان، ارمنستان، اوکراین، رومانی، یونان، هند و… در بین این داوطلبان تعداد زیادی نیز از روسیه بودند و این به خاطر مبارزه با گروه‌های دوستار شوروی و کمونیسم بود که تعدادی از این سربازان به خاطر تسویه حساب شخصی دست به جنایات‌های مخفی زدند که به وافن اس اس هیچ رابطه‌ای نداشت

این سپاه بزرگ دارای یونیفرمی شبیه به نیروی ورماخت بود ولی دارای رنگ‌های گوناگون، سیاه پرکاربردترین رنگ بود و این هم به خاطر اینکه وحشت آور باشد. همچنین لشکرهای مختلف از آرم‌های مخصوص به خود را مورد استفاده قرار می‌داند. برای فرق بین نیروی ارتش نازی و اس‌اس مسلح، اس اسی‌ها از بازوبندی با نشان پرچم آلمان نازی استفاده می‌کردند و البته این بازوبند را به هر کسی نمی‌دادند. همچنین به اینان نیز چند مدال مخصوص به خود علاوه بر مدالهای شجاعت و فداکاری تعلق می‌گرفت
2017/07/25 02:12 PM
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر نقل قول این ارسال در یک پاسخ
HERMAN
شکست برای همیشه



ارسال‌ها: 3,255
تاریخ عضویت: Jul 2017
اعتبار: 179.0
ارسال: #7
RE: نگاهی به تاریخ
گزیده ای از مطالب در خصوص "Wehrmacht"


ارتش آلمان نازی (به آلمانی: Wehrmacht)
به معنای لغوی نیروی دفاعی، نام ارتش آلمان از سال ۱۹۳۵ تا ۱۹۴۵ بوده و شامل نیروی زمینی، کریگسمارینه و نیروی هوایی است.

پس از جنگ جهانی اول و امضای پیمان آتش‌بس ۱۱ نوامبر ۱۹۱۸ و سپس امضای پیمان ورسای، ارتش آلمان موظف به محدود نگاه داشتن شمار نیروهای زمینی به صد هزار نفر و نیروی دریایی پانزده هزار نفر شد. ناوگان جدید مجاز برای آلمان متشکل از حداکثر شش ناو جنگی، شش رزم‌ناو و دوازده ناوشکن می‌شد. در اختیار داشتن توپخانه سنگین برای ارتش آلمان ممنوع شده و نیروی هوایی و خدمت وظیفه عمومی نیز منحل شدند. آلمان با محدودیت شمار نیروهایش مجبور شد ارتشی با فرماندهی هانس فون زکت و بهترین و خبره‌ترین نیروهایش تشکیل دهد. آلمان طبق پیمان ورسای از داشتن نیروی هوایی منع شده بود، اما فون زکت که از مزایای نبرد هوایی کاملاً آگاه بود در ابتدای سال ۱۹۲۰ یک کادر مخفی از افسران نیروی هوایی تشکیل داد.
در سال ۱۹۲۲ آلمان بطور مخفیانه دور زدن این شرایط و محدودیت را آغاز کرد و همکاری محرمانه با اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی پس از پیمان راپالو آغاز شد. آلمان به اتحاد جماهیر شوروی در صنعتی شدن کمک کرده و افسران شوروی در آلمان آموزش داده می‌شدند. متخصصین تانک و نیروی هوایی آلمانی می‌توانستند در اتحاد جماهیر شوروی تمرین و پژوهش انجام دهند. در حدود سیصد خلبان آلمانی در لیپتسک آغاز آموزش نموده و آموزش کاربردی تانک در نزدیکی قازان و پروژه گازهای سمی در ساراتوف برای ارتش آلمان انجام می‌گرفت.
استخدام در ورماخت از طریق نام‌نویسی داوطلبانه (۱۹۴۵–۱۹۳۳) و خدمت سربازی (۱۹۳۵–۱۹۴۵) انجام گرفت. مردان برای خدمت توسط نامه‌های شخصی فراخوانی می‌شدند. پیش‌از جنگ، ثبت‌نام شدگان مسن‌تر فقط لازم بود برای حضور در تمرین‌های گاه‌به‌گاه و دوره محدود شرکت کنند.

بمب اتمی
آلمان اقدام برای دستیابی به بمب اتمی را در ۱۹۳۳ آغاز کرد اما مجازات و تبعید یهودیان، این طرح را ناکام گذاشت. به هر روی عملیات بر روی ساخت بمب اتم با نام آب سنگین در نروژ پس از چیرگی آلمانها بر این کشور پیش می‌رفت که با از دست رفتن این کشور این عملیات نیز بازایستاد. دانشمندان آلمانی بعدها در پروژه بمب اتم آمریکا موسوم به «منهتن» به کارگرفته شدند و کمتر از یک دهه بعد ۲بمب اتمی آمریکا ژاپن را وادار به تسلیم کرد.

هواپیما
آلمانها در اواخر دهه ۳۰ بمب افکن‌های هاینکل را ساختند. این بمب افکن دارای سرعتی برابر با۵۰۰ کیلومتر در ساعت بود و بعدها مشخص شد اگر آلمان‌ها پروژه جت‌های شکاری را دنبال می‌کردند به چنان برتری قابل توجهی در هوا دست می‌یافتند که نه تنها می‌توانستند در هر تهاجم هوایی موفق شوند بلکه مانع حملات مخوف هواپیمای سنگین متفقین به شهرها و صنایع آلمان می‌شدند. هنگامی که در ۱۹۴۴ هیتلر دوباره مجدداً دستور ادامه پروژه را صادر کرد، «زمان» از دست رفته بود.

بمب‌های صوتی
دانشمندان آلمانی در آزمایشگاه‌های خود موفق به اختراع بلندگوهای غول پیکری شده بودند که قادر بود با امواج مادون صوت به تخریب سازه‌های شهری بپردازد. این سلاح در صورت تکمیل قادر بود خرابی‌هایی به بار آورد

موشک‌های پرنده
در ژوئن ۱۹۴۴ هنگامی که مردم لندن با انفجارهایی از خواب پریدند گمان بردند که نیروی هوایی آلمان مجدداً توان حمله را پیدا کرده‌است حال آنکه این انفجارها در اثر اصابت موشک وی-۲ (اصطلاح آلمانی 2 Vergeltungswaffe به معنی «سلاح انتقامی ۲») آلمان بود.این موشک ها توانایی هدایت رادیویی داشتند و با استفاده از بالک های که روی آن نصب شده بود می توانستند با دقت بالا به هدف اصابت کنند
(آخرین ویرایش در این ارسال: 2017/07/25 02:30 PM، توسط HERMAN.)
2017/07/25 02:29 PM
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر نقل قول این ارسال در یک پاسخ
HERMAN
شکست برای همیشه



ارسال‌ها: 3,255
تاریخ عضویت: Jul 2017
اعتبار: 179.0
ارسال: #8
RE: نگاهی به تاریخ
گزیده ای از مطالب در خصوص"LUFFT WAFFE"

نیروی هوایی المان ناسیونال سوسیالیسم موسوم به لوفت وافه(LUFFT WAFFE) به معنای لغوی نیروی هوایی در سال 1934 با هدف حمایت از اسمان رایش سوم یا همان المان هیتلری تشکیل گردید .

از سال 1934 تا 1945 فرماندهی نیروی هوایی را فیلد مارشال هرمن گورینگ بر عهده داشت
نیروی هوایی المان نازی در دوران حیات خود بزرگترین بهترین و مجهز ترین نیروی هوایی جهان بود تعداد طیاره هایش با تمام طیاره های جهان برابر بود و اسکادران هایش 10 تا 20 نفر بزرگتر از اسکادران های سایر کشور ها بودند.
حتی در سال های 1943 تا 1945 که روند جنگ فشار سنگینی را روی دوش المان گذاشته بود اسمان پایتخت(شهر برلین) و سایر شهر های خاک اصلی المان از گزند هواپیما های انگلستان و شوروی (روسیه امروزی) در امان بودند.

دوایت دیوید ایزنهاور و وینستون چرچیل بارها و بارها از حملات برق اسای لوفت وافه به جزیره انگلستان و نیروهای امریکایی مستقر در راینلند شکایت داشتند و همواره لوفت وافه را تنها رقیب نیروی هوایی سلطنتی بریتانیا میدیدند .

ادولف هیتلر در خاطرات خود مینویسد که : زمانی که جنگ در حال اغاز بود اولین کسانی که به من بابت اقدام هوشمندانه ام تبریک گفتند خلبانانم بودند و اولین کسانی که به خط مقدم رفتند خلبانان بودند

نیروی هوایی المان نازی در 1945 با تصرف برلین توسط شوروی از حرکت با ایستاد و از 1945 تا کنون المان هیچگونه نیروی هوایی را دارا نیست و زیر نظر نیروهای ناتو کنترل میشود

جنگ افزار ها

FW 190 یکی از جنگنده های اصلی آلمان به حساب میامد که در سال 1939 توسط کورت تانک ساخته شد
این هواپیما یک نفره و یک موتوره بود و 20000 فروند از ان ساخته شد که 6000 فروند آن جنگنده بمب
افکن بود از این هواپیما علاوه بر این مقاصد در نبردهای شبانه و برای اسکورت بمب افکن ها نیز استفاده
میشد از لحاظ ساختار این جنگنده شباهت زیادی به اسپیت فایر انگلیس دارد اما از جهاتی از آن برتر است
تولید این هواپیما در سال 1945 متوقف شد. این جنگنده به دو مسلسل 13 میلیمتری و 4 مسلسل 20
میلیمتری مجهز بود .علاوه بر آلمان کشورهای ترکیه ، مجارستان و رومانی نیز از این جنگنده استفاده
میکردند.

هواپیمای مسراشمیت BF109 یکی از نخستین هواپیما های نسل جدید بودند که از بدنه و اسکلتی تمام آهنی
بهره میبردند و به چرخهای جمع شونده مجهز بودند این هواپیماها در سال 1935 وارد نیروی هوایی آلمان
شدند اما این جنگنده یک ویژگی اصلی داشت و آن مقام دوم تعداد تولید در تاریخ در بین هواپیماهای جنگنده
با تعداد 35000 فروند. BF109 را باید موفق ترین جنگنده جنگ جهانی دوم نامید که آمار موفقیت آن در
ساقط کردن هواپیماهای دشمن از هر جنگنده دیگری بیشتر است .تسلیحات آن عبارت بود از 3 مسلسل 20
میلیمتری ، 2 مسلسل 13 میلیمتری ، دو راکت WGr.21 و تا 300 کیلو توانایی حمل بمب داشت. این
هواپیما در ادامه جنگ به صورت جنگنده بمب افکن و جنگنده ضربتی هم استفاده میشد و علاوه بر آلمان در
مجارستان ، ایتالیا و رومانی نیز به کار گرفته شد. BF109 به طور تدریجی با جنگنده FW190 جایگزین
شد

ME 262 اولین جنگنده عملیاتی جهان است که به موتور توربوجت مجهز شد. این جنگنده در اواخر جنگ و
در سال 1944 به عنوان یک جنگنده بمب افکن و همچنین یک هواپیمای ضربتی و یک هواپیمای شناسایی
به عضویت لوفت وافه درآمد. این جنگنده به خاطر ظهور دیر هنگامش نتوانست آنطور که باید در نتیجه
جنگ موثر باشد و تنها 509 فروند از هواپیماهای دشمن را ساقط کرد و در طول جنگ بیش از 100 فروند
از ME 262 های آلمان نیز ساقط شدند. این جنگنده به 4 توپ 30 میلیمتری ، 24 راکت 55 میلیمتر
R4M مجهز بوده و همچنین توانایی حمل بمب تا یک تن را نیز دارا بود. از ME 262 تعداد 1430 فروند
ساخته شد که در آلمان و نیز چکسلواکی به خدمت مشغول بود که تا سال 1957 در چکسلواکی به پروازادامه می داد.
2017/07/25 03:03 PM
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر نقل قول این ارسال در یک پاسخ
HERMAN
شکست برای همیشه



ارسال‌ها: 3,255
تاریخ عضویت: Jul 2017
اعتبار: 179.0
ارسال: #9
RE: تاریخ ایران و جهان
عملیات مارکت گاردن

عملیات مارکت گاردن یکی از ناامیدکننده ترین نبردهای نظامی جنگ جهانی دوم بود. خیالات بهترین ژنرال ارتش بریتانیا ، فیلدمارشال مونتگومری، به آنجا منتهی شد که نقشه ای برای نفوذ سریع به عمق خاک دشمن کشیده شود تا نیروهای متفقین کمتر با ارتش آلمان مواجه شوند. به نظر می رسید که جنگ در چند ماه آینده و حتی شاید قبل از آغاز سال نو به پایان برسد و مردم انگلستان از 6 سال جنگ خونین رهایی یابند. نقشه مونتگمری به بزرگترین عملیات هوابرد تاریخ منجر شد. 10000 چترباز آموزش دیده از لشکر یکم چتربازانگلیس آرزو داشتند که در جشنهای پیروزی بیشتری شرکت داشته باشند. 25000 چترباز آمریکایی و تعدادی چترباز لهستانی نیز در کنار چتربازان انگلیسی در این عملیات شرکت کردند. استراتژی مونتگمری مبنی بر 2 حمله موازی بود. حمله اول یک عملیات هوابرد بود با استفاده از 35000 چترباز موجود و عملیات دوم یک تهاجم زرهی توسط ارتش دوم انگلیس که قرار بود 65 مایل به داخل خاک هلنداشغلی نفوذکند. قسمت هوابرد عملیات مارکت و قسمت زرهی آن گاردن نام گرفتند و درنهایت تمام عملیات مارکت-گاردن نام گرفت.
در روز عملیات چتربازان -که سرعت زیاد و سلاحی سبک داشتند- باید 8 پل استراتژیک بر روی رودخانه راین را تصرف می کردند و نگه می داشتند تا نیروهای زرهی -که سرعتی کمتر و سلاحی سنگین داشتند- به آنها بپیوندند و با تقویت چتربازان در آن پلها مواضع دفاعی ایجادکنند. این روند باید در عرض یک هفته تکمیل می شد. سپاه زرهی باید در اولین روز عملیات اولین پل را در نزدیکی خطوط متفقین اشغال کند و پس از آن خود را در 3 روز به شمالی ترین پل ،پل آرنهایم در هلنداشغالی، می رساند. بدین سان دالانی بوجود می آمد که پیاده نظام متفقین می توانستند از آن عبورکرده و با دور زدن شمالی ترین نقطه خط دفاعی آلمانها -موسوم به زیگفرید- مستقیما به سوی برلین حرکت می کردند.
نقشه اولیه طرح ممتازی بود اما با یک سری مشکلات خارجی مواجه شد. در این عملیات، چتربازان بیشتری نسبت به عملیات نرماندی بکارگرفته شدند. عملیات نرماندی با وسواسی بی نظیر و در طی یکسال طرح شد درحالیکه طراحی عملیات مارکت-گاردن بیش از 8-9 روز وقت نگرفت. موفقیت مارکت-گاردن به زمان بندی صحیح، شرایط جوی ومهمتر از همه این فرض که آلمانها خاک هلند را تخلیه کرده اند و تنها نیروهای اندکی را در آنجا برجای گذاشته اند بستگی داشت. اگر هر کدام از این عوامل به اشکال برمی خورد تمامی عملیات با خطر شکست مواجه می شد. در حقیقت، تمامی این عوامل مشکل زا از آب درآمدند. مردمی که در نزدیکی فرودگاه های جنوب بریتانیا زندگی می کردند هیچگاه کاروان بزرگ هوایی که را در صبح روز یکشنبه 17 سپتامبر1944از بالای سرشان گذشت و اولین موج چتربازان را به سمت هلند برد فراموش نکردند. این کاروان 1500 فروند هواپیمای باری و گلایدر را شامل می شد. عملیات اولیه هوابرد موفقیت آمیز بود و تقریبا تمام واحدهای چترباز در نزدیکی اهدافشان بر زمین نشستند. 3 نقطه اصلی فرود عبارت بودند از آیندهون در جنوب، نایمگن در مرکز و آرنهایم در شمال منطقه عملیات. چتربازان آمریکایی همان روز صبح توانستند با موفقیت پل وگل را تصرف کنند. واحد دیگری از چتربازان آمریکایی نیز پلی در نزدیکی شهر گریو را از دست آلمانها خارج ساخت. در شمال چتربازان بریتانیایی به فرماندهی ژنرال روی اورکهارت توانستند شهر آرنهایم و شمالی ترین پل را -که در ضمن حیاتی ترین هدف عملیات نیز بود- را تصرف کنند. 3 پل از 8 پل سقوط کردند و 5 پل در دست دشمن باقی ماندند.
خورشید در اولین روز عملیات مارکت-گاردن طلوع خود را آغازکرد و با طلوع خود تمام نقشه های فیلدمارشال مونتگومری را به هم زد. بعد از ظهر همان روز آلمانها به یکی از پلها حمله کردند و آن را از دست آمریکایی ها خارج کردند. سپس واحدهای لشکر 82 هوابرد که وظیفه داشتند بلندی های مشرف به پل نایمگن را تصرف کنند با مقاومتی غیرمنتظره مواجه شدند. این پل در نقشه مونتگومری دومین هدف بزرگ بود و نقشی در حد پل آرنهایم داشت. عدم تصرف این بلندی ها به این معنی بود که پل عملا در دست آلمانها باقی می ماند. در همان زمان و در جنوب منطقه عملیات، سپاه زرهی متفقین به وسیله مقاومت آلمانها متوقف شد و نتوانست که در شاهراه 69 به پیشروی خود ادامه دهد. این واحد قرار بود که در اولین روز عملیات خود را به آیندهون برساند ولی در این امر ناکام ماند. چتربازان بریتانیایی پی بردند که بیسیمهایشان به کریستالهایی اشتباه مجهز شده اند و ارتباط رادیویی خود را با پستهای فرماندهی خود از دست داده اند. فاجعه در حال شروع شدن بود. در طرف آلمانها اوضاع کمی گیج کننده بود. آنها نفهمیدند که هدف عملیات مارکت-گاردن دور زدن خط دفاعی زیگفرید است و به همین دلیل از اینکه می دیدند متفقین چتربازهایشان را در مناطقی پیاده می کنند که هیچ ارزش استراتژیکی ندارد سردرگم شدند. در ابتدا آنها فکر کردند که کماندوهای آمریکا و بریتانیا برای دزدیدن فیلدمارشال والتر مودل اعزام شده اند.
مودل موقتا از اندازه عملیات متفقین و جسارت آنها گیج شد اما به زودی شانس به او لبخند زد. یک هفته قبل، مودل دو واحد زرهی نخبه خود ،لشکرهای نهم و دهم زرهی اس اس، را برای تعمیر تانکها و استراحت خدمه به نقطه ای در نزدیک منطقه فرود چتربازان بریتانیایی فرستاده بود. در نتیجه، دو لشکر از بهترین واحدهای زرهی آلمان به صورت اتفاقی در زمانی مناسب در نزدیکی پل آرنهایم حضور داشتند. البته این خبر به مونتگومری هم رسیده بود اما وی این جابجایی را مهم نمی دانست و فکر می کرد که تانکهای این لشکرها غیرعملیاتی هستند. پس از آن بازهم پری خوشبختی خود را به مودل نزدیک و نزدیکتر کرد. یکی از سربازان آلمانی توانست از داخل یک گلایدر متفقین که سقوط کرده بود تمامی نقشه های عملیاتی مونتگومری را به دست آورد و به پست فرماندهی مودل برساند. مودل نقشه ها را مطالعه کرد و آنها را غیرقابل باور یافت. مودل فکر می کرد که این نقشه ها قسمتی از نقشه های استادانه متفقین برای گمراه کردن فرماندهان آلمانی هستند. کمی بعد مودل فهمید که این نقشه ها نه یک طرح فریبکارانه بلکه طرح های اصلی متفقین هستند.
[align=START]روز بعد، حمله چتربازان آمریکایی برای گرفتن پل شهر بست توسط مدافعین آلمانی دفع شد. کمی بعد نیروهای زرهی متفقن در جاده 69 پیشروی کردند و یک روز پس از برنامه عملیاتی به شهر آیندهون وارد شدند. اما این موفقیت موقتی بود و آنها دوباره در پشت پل سان به وسیله آلمانها متوقف شدند. وقت گرانبهایی تلف شد تا واحد مهندسی رزمی بتواند پل دیگری را بر روی رودخانه برپاسازد.
با طلوع خورشید در روز پنجم عملیات مارکت-گاردن جاده ای که از نایمگن به آرنهایم می رسید بازشده بود و سپاه زرهی متفقین می توانست خود را در کمتر از یکساعت به آنجا برساند. اما دیگر برای نیروهای محاصره شده در آرنهایم بسیار دیرشده بود. چتربازان بریتانیایی که قسمت شمالی پل را در اختیار داشتند حتی یک تیر برای شلیک کردن در اختیار نداشتند. آنها به خانه های نزدیک جاده عقب نشینی کردند و سعی کردند تا با ایجاد مه مصنوعی خود را از دید تانکهای آلمانی مخفی کنند. یکی از چتربازان با کوشش بسیار توانست یکی از بیسیمها را به کار اندازد. " خالی از مهمات، خداوند پادشاه را حفظ کند." آخرین پیامی بود که از این چتربازان شنیده شد. اندکی بعد همگی آنها مجبور شدند که خود را تسلیم آلمانها کنند. در صبح روز ششم از آغاز عملیات ،22 سپتامبر1944، کاملا آشکار شده بود که مارکت-گاردن به یک فاجعه منتهی شده است. حال هدف جدیدی برای متفقین در پیش رو بود، به حداقل رساندن تلفات خودی. در جنوب آرنهایم سربازان آمریکایی، بریتانیایی و هلندی در باریکه ای به طول 40 مایل گسترده شده بودند و از 3 طرف زیر آتش آلمانها بودند؛ چپ، راست و آسمان. کافی بود که آلمانها از جنوب حمله می کردند و راه بازگشت این واحدها را می بستند. تا به دام افتادن کامل چتربازان چیزی نمانده نبود. به واحدهایی که در جنوب منطقه عملیات بودند دستور عقب نشینی داده شد و این واحدها مجبورشدند تا زیر آتش شدید توپخانه آلمان و با دادن تلفات زیاد به عقب بازگردند. واحدهایی که در شمال و نزدیکی آرنهایم قرارداشتند در تاریکی شب به رودخانه راین زدند و تا آنجا که امکان داشت به عقب بازگشتند. 3 روز بعد آتش شدید آلمانها این عملیات تخلیه را متوقف کرد و تمام چتربازانی که در سمت دیگر رودخانه داشتند به اسارت درآمدند.
[align=START]عملیات مارکت-گاردن به بهای جان بیش از 10000 سرباز متفقین تمام شد. در حدود 5000 نفر اسیر شدند و تعداد کمی هم این بخت را داشتند که زنده به جبهه خودی بازگردند. در عوض، بر این تفکر اشتباه که "جنگ را می توان با یک حمله بزرگ به پیروزی رساند" خط بطلان کشیده شد. حال هر کسی می دانست که چه انتظاری باید از آیزهاور -فرمانده کل متفقین- داشته باشد: متفقین باید هیتلر و ارتش او را بارها و بارها در هم می کوبیدند. پیروزی از یک مایل پیشروی، تصرف یک پل و پیروزی در یک نبرد به دست می آمد.
(آخرین ویرایش در این ارسال: 2017/07/25 07:18 PM، توسط HERMAN.)
2017/07/25 07:15 PM
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر نقل قول این ارسال در یک پاسخ
گارا
کاربر حرفه‌ای



ارسال‌ها: 2,581
تاریخ عضویت: Dec 2016
اعتبار: 386.0
ارسال: #10
RE: تاریخ ایران و جهان
شوگان کیست؟

در دوران توکوگاوا در ژاپن، این کشور توسط شوگان ها اداره می شد. شوگان مقامات عالی رتبه ی امپراتوری بودند که مستقیم و با دستور شخص امپراتور انتخاب می شدند. زیر دست شوگان ها اربابانی بودند که سامورایی ها برای انجام امور استخدام می کردند. این نخبگان هنرهای رزمی موظف بودند که از قوانین جنگ آوری بوشیدو پیروی کنند. بوشیدو همان راه و رسم جنگ آوری در ژاپنی است. بوشیدو یعنی وفاداری محض به استاد و نترسیدن از مرگ.

داستان چهل وهفت رونین: (رونین یعنی سامورایی بی استاد)
چهل و شش رونین یا همان سامورایی بدون استاد، مشغول نمایش بودند که چهل و هفتمین سامورایی دستور حمله را می دهد. داستان چهل و هفت دلاور ژاپنی یکی از معروف ترین داستان های تاریخ کشور ژاپن است و این داستان کاملا حقیقت دارد.

در سال ۱۷۰۱ میلادی، امپراتور هیگاشیاما، از دربار فردی را برای سرکشی امور به منطقه ی کیوتو و شهر توکیو می فرستد. کیرا یوشیناکا، شوگان بزرگ آن منطقه دستور می دهد به افتخار مهمان امپراتور میهمانی بزرگی را ترتیب دهند. او دو فرد را مامور کرد که حافظ جان فرستاده ویژه امپراتور باشند. در همین بین که مراسم داشت برگزار می شد دو فردی که حافظ جان فرستاده امپراتور بودند، مورد بی احترامی شدید فرستاده ی امپراتور قرار گرفتند و یکی از آنها تصمیم گرفت فرستنده امپراتور را بکشد ولی دیگری اجازه نداد و او را به صبر دعوت کرد. او با پرداخت مبلغی پول او را آرام کرد ولی بی احترامی های زیاد به سامورایی جوان او را بیشتر می آشفت. این سامورایی جوان و خشمگین کیرا نام داشت. وقتی که کیرا، آسانو را فردی بی عرضه خطاب کرد، او شمشیرش را کشید و به سمت کیرا حمله کرد. کیرا با شمشیر یک زخم کوچک بر سر کیرا زد ولی همین زخم کوچک برایش گران تمام شد. شمشیر کشیدن در قصر مرکزی و خودکشی را به همراه دارد. آسانو ۳۴ ساله محکوم به خودکشی با شمشیر سامورایی شد.

بعد از مرگ آسانو خانواده او تبعید و شاگردانش رونین یا همان سامورایی بدون استاد شدند. در مرام نامه ی سامورایی ها، آنها باید در تمام عمر از استادشان پیروی می کردند و ننگی بالاتر از نبود استاد برای یک سامورایی نیست. ۴۷ سامورایی از شاگردان آسانو تصمیم گرفتند و سوگند خوردند که انتقام استادشان را بگیرند و کیرا را بکشند. رهبر ۴۷ رونین فردی به نام اویشی یوشیو بود. کیرا توسط عده ی زیادی از محافظانش در قصری مجلل و باشکوه زندگی می کرد.
افراد کیرا نیز اویشی را تحت کنترل داشتند و همیشه به طور مخفیانه او را تحت نظر داشتند. اویشی از همسرش طلاق گرفت و او را به همراه پسر کوچکش به منطقه ای امن فرستاد. اما پسر بزرگترش تصمیم گرفت بماند.

رونین ها انتقامشان را گرفتند:
در روز ۱۴ دسامبر سال ۱۷۰۲ میلادی، سامورایی ها بدون استاد برای آخرین بار در محلی به نام هونجو با هم دیدار کردند. در این روز برف شدیدی نیز می بارید. رونین ها تصمیم داشتند برای کیرا یک نمایش سنتی ژاپنی را اجرا کنند و به این وسیله بتوانند او را بکشند. نبردی سنگینی آغاز شد. ۴۷ رونین توانستند بیشتر سربازان کیرا را بکشند و او را زنده دستگیر کنند. اویشی مرگی شرافتمندانه را به کیرا پیشنهاد داد تا شاید با خودکشی بتواند از ننگهایش بکاهد ولی او حتی شجاعت خودکشی را نیز نداشت. اویشی سر آکیرا را از تن جدا کرد. بعد از یک روز آنها از قصر آکیرا بیرون آمدند و وارد شهر سنگاکوجی شدند، جایی که استادشان در آن دفن شده بود. او خون آکیرا را بر قبر استاد خویش ریخت.

آنها خودشان را به امپراتور تحویل دادند. امپراتور بزرگ دستور داد که ۴۷ رونین با دستان خود، خودشان را بکشند. اما خود امپراتور نیز پی به بزرگی آنها برده بود. دختران و همسران رونین ها جمع شده بود تا نظاره گر خودکشی عزیزانشان باشند اما در آخرین لحظه گفت حیف است که خون این دلاور ادامه نداشته باشد و از خودکشی پسر بزرگ اویشی جلوگیری کرد. امروزه راه و روش رونین ها در ژاپن ادامه دارد و مردم به این قهرمانانشان بسیار افتخار می کنند. مقبره ی ۴۷ رونین نیز به یک مقصد گردشگری بزرگ در ژاپن تبدیل شده است.
(شاید بعضی ها فیلمش رو با بازی کیانو ریوز بازیگر کانادایی هم دیده باشن)مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه
(آخرین ویرایش در این ارسال: 2017/07/27 08:49 PM، توسط گارا.)
2017/07/27 08:47 PM
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال پاسخ 


موضوع‌های مرتبط با این موضوع...
موضوع: نویسنده پاسخ: بازدید: آخرین ارسال
zجدید 6 حادثه تاریخی که جهان را به تعجب وا داشت Sherlock Holmes 21 3,360 2017/09/07 06:51 PM
آخرین ارسال: Anna Bolena
  نگاهی به تاریخ daidara 59 14,783 2017/07/25 03:12 PM
آخرین ارسال: HERMAN
  10نویسنده ی ثروتمند جهان! diana king 8 1,583 2017/02/03 06:50 PM
آخرین ارسال: diana king
zجدید کتاب عجیب ترین قوانین جهان! زاواره 2 816 2017/01/30 11:12 PM
آخرین ارسال: زاواره
  معرفی مشاهیر جهان Sherlock Holmes 11 1,886 2016/10/28 04:44 PM
آخرین ارسال: Sherlock Holmes



کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان