ایفای نقش شخصیت های خیالی فاینال فانتزی

[Aisan]

نه!
فعلا موقع رجز خوندنه!
و بعد دست راستم را به سمت جین دراز کردم و داد زدم:
- شاهزاده میمون ها ... قدرتت رو نشون بده!

[NoboraHaru]

سری تکان دادم ودر میان سپاه بزرگترین جلوه گر شدم.

[Aisan]

- یوشا اژدها ها با تو
-سایا لشگر مرده ها باتو
- نایت تو هم کنار فرماندهی نیمه اول سپاه متحد رو داشته باش.هروقت علامتم رو دریافت کردی همون جور که بهت گفتم حمله کن
پشت آیس می نشینم و به هرکدام از اعضا گرگ عظیمی می دهم که نصف اندازه آیس را دارند و نمی میرند تا راحت تر و سریع تر حرکت کنند
عصارا در دستم میچرخانم و آماده میشوم:
-به نام خدای صلح!مبارزان روشنی برای برقراری صلح مبارزه میکنند
با این حرف در سپاه ولوله می افتد و همه گارد مبارزه میگیرند

[Noctis_P]

کاری را که نارسیس گفت انجام میدهم...فقط منتظر علامتم...منتظر علامتم تا حمله رو شروع کنم...ترجیح میدم کسی کشته نشه...سعی میکنم تسلیمشون کنم

[Death]

در میدان جنگ ......

- شاهزاده میمون ها ... قدرتت رو نشون بده!

- با کمال میل ..... دروازه ی جهنم باز شو .... (دروازه ای به سمت دنیای شیاطین که تمام موجودات شیطانی از اون بیون میان)
اسپاردا اماده ی حمله باش ..... سفیروث با تمام قوا حمله کن ..... 
به خودم میگم ... هرچند میدونم اخرش چطور تموم میشه .....

________________________________________________________________________________​__
نمایی از دروازه ی جهنم ....مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه
مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه

[Aisan]

سایا!شیاطین رو به تو میسپارم!با تمام قوا حمله کن
فریاد میزنم:
-به هیچ کدوم رحم نکنید!همه رو از تیغ بگذرونید!
و حمله آغاز میشود...

[white knight]

اینبار میخوام به قدرتام اجازه بدم خودشونو نشون بدن :نمیذارم کسی از سرزمین مرگ فرار کنه و بیاد اینجا جلوم وایسه

[suisen]

نفس عمیقی کشیدم . و دستم را روی زمین سرد دشت گذاشتم و مانع های نامرئی و نوک نیز در راه سپاه ثاندر قرار دادم.

[NoboraHaru]

دروازه جهنم را دور میزنم.پشت دروازه می ایستم.واتشی مهیب را از ان عبور میدهم.وانرژی شدید را به وجود می اورم.تبدیل به یک سیاهچاله میشوم تا کاررا تقریبا یکسره کنم.

[Noctis_P]

شمشیر هایم را با استفاده از ذهنم به سمت جین پرتاب میکنم و نزدیک گردنش آنهارا نگه میدارم