زمان کنونی: 2024/06/30, 08:51 PM درود مهمان گرامی! (ورودثبت نام)


زمان کنونی: 2024/06/30, 08:51 PM



موضوع بسته شده است 
 
امتیاز موضوع:
  • 10 رأی - میانگین امتیازات: 4.8
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

ایفای نقش خیالی شهر مرگ

نویسنده پیام
مین جی
اونی که همیشه بهت لبخند می زنه



ارسال‌ها: 2,941
تاریخ عضویت: May 2015
اعتبار: 431.0
ارسال: #51
RE: ایفای نقش خیالی شهر مرگ
پری
گفتم:به هر حال عصباتیتم به کف پای گرگینه جان هم نمیرسه. و بعد فیسی به عنوان متلک بار گرگینه کردم.
محتوای مخفی (Click to View)
2016/07/03 11:58 PM
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
ملیکا ایچیزن
کارگردان وارد می شود



ارسال‌ها: 6,035
تاریخ عضویت: Nov 2015
اعتبار: 382.0
ارسال: #52
RE: ایفای نقش خیالی شهر مرگ
آنجل: به هر حال متلک پروندن کار خوبی نیست توباید باهمه خوب ومهربون باشی حتی بادشمنی که باهاش پدر کشتگی داری.
محتوای مخفی (Click to View)
2016/07/04 12:02 AM
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
مین جی
اونی که همیشه بهت لبخند می زنه



ارسال‌ها: 2,941
تاریخ عضویت: May 2015
اعتبار: 431.0
ارسال: #53
RE: ایفای نقش خیالی شهر مرگ
از دید پری
بعد فیس بلندی کشیدم نسبت به فرشته.
و غرور به ارث رسیده از پدرم را به رخ کشیدم .
گفتم :هه !عجب خانومی.
2016/07/04 12:12 AM
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
ملیکا ایچیزن
کارگردان وارد می شود



ارسال‌ها: 6,035
تاریخ عضویت: Nov 2015
اعتبار: 382.0
ارسال: #54
RE: ایفای نقش خیالی شهر مرگ
آنجل بالبخند دست پری رو می گیره توی دستش و: غرور هم چیز خوبی نیست^_^ (تودلش: یجوری درست می کنم اخلاقت رو که خودتم باورت نشه.)
(آخرین ویرایش در این ارسال: 2016/07/04 12:19 AM، توسط ملیکا ایچیزن.)
2016/07/04 12:19 AM
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
ⓜⓡ.TERABYTE
***فضول الدوله یادداشتی***



ارسال‌ها: 1,397
تاریخ عضویت: Jul 2015
ارسال: #55
RE: ایفای نقش خیالی شهر مرگ
پرات نریزه عصبی می شی حالا به پری
اه این خفاشه کجاست ؟؟؟
(آخرین ویرایش در این ارسال: 2016/07/04 12:25 AM، توسط ⓜⓡ.TERABYTE.)
2016/07/04 12:24 AM
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
ملیکا ایچیزن
کارگردان وارد می شود



ارسال‌ها: 6,035
تاریخ عضویت: Nov 2015
اعتبار: 382.0
ارسال: #56
RE: ایفای نقش خیالی شهر مرگ
نقل قول: پرات نریزه عصبی
بامن بودی؟؟؟؟
اگه بامن بودی نگران نباش تو نمی دونی ، من چه قدر توی انتقال آرامش موثرم.
حالا می بینی که چه قدر اعصابش آروم می شه.
2016/07/04 12:27 AM
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
مین جی
اونی که همیشه بهت لبخند می زنه



ارسال‌ها: 2,941
تاریخ عضویت: May 2015
اعتبار: 431.0
ارسال: #57
RE: ایفای نقش خیالی شهر مرگ
از دید پری!
نیم نگاهی به او انداختم. و در دل گفتم:چه زنی! ها چه حرفا!
بعد نگاه مشکوکی به او انداختم.
گلویم را صاف کردم و گفتم:می خوای نسبت بهت احساس نزدیکی کنم خانوم کوچولو ؟
احمقانه است.
ولی او فقط لبخند زد و همین مرا چزوند!
گفتم:من یه مرد با غرور و باکلاس و رکم . یه پری سلطنتی و اصل و نسب دار .نمی خوام کلاسم با معاشرت با یه فرشته از بین بره. به هر حال من طرفدار زیاد دارم .
این را با لحنی پرافتخار بیان کردم تا کاری کنم زیاد نزدیکم نیاد.چون کم کم داشتم از رفتار ریلکسش می ترسیدم چه تاثیرگذار. ولی انگار ول کن نبود!
فکرشو بکن یه خانوم فرشته و یه اقای پری !ایش!ترجیح میدادم بچزونمش با این حال که می دونستم روابط پری ها با فرشته ها طبق صلح پدرم با پدرش باید خوب میش بره. هنوز نمی فهمم چرا یه گروه باید از همه ی موجودات دنیا ساخته بشه فقط واسه صلح.اه حالا باید با اینا می ساختم .منه شاهزاده که در طول کل عمرم چیزی غیر میلم اتفاق نیفتاده.
2016/07/04 12:34 AM
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
ⓜⓡ.TERABYTE
***فضول الدوله یادداشتی***



ارسال‌ها: 1,397
تاریخ عضویت: Jul 2015
ارسال: #58
RE: ایفای نقش خیالی شهر مرگ
نه با شما نبودم با اون بودم
2016/07/04 12:40 AM
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
ملیکا ایچیزن
کارگردان وارد می شود



ارسال‌ها: 6,035
تاریخ عضویت: Nov 2015
اعتبار: 382.0
ارسال: #59
RE: ایفای نقش خیالی شهر مرگ
یه لبخند صمیمانه ی دیگه می زنم:والا ما تو قصه ها خونده بودیم پری ها مثل فرشته ها خیلی خوبن، اصلا نمی دونستم این شکلیشم وجود داره ، بگذریم.
می دونم از دستم عصبانی هستی، اما چه می شه کرد، وظیفه ی من ایجاد مهربانی ، صلح ومودب بودنه. تونمی تونی فرار کنی دیر یا زود ذات همتون رو عوض می کنم.
(آخرین ویرایش در این ارسال: 2016/07/04 12:42 AM، توسط ملیکا ایچیزن.)
2016/07/04 12:41 AM
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
مین جی
اونی که همیشه بهت لبخند می زنه



ارسال‌ها: 2,941
تاریخ عضویت: May 2015
اعتبار: 431.0
ارسال: #60
RE: ایفای نقش خیالی شهر مرگ
پری
من زیر لب گفتم:ایش!
بعد نگاه تند و ریزی به گرگینه کردم و با نیش گفتم: اوچان! مراقب باش یه روزی یه جایی به صورت خیلییی اتفاقی نری زیر پام هاپو کوچولو!مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه
بعد گرگینه قاطی میکنه بلند میشه و شاخ و شونه میکشه که خفم کنه که سر بزنگا دست راستمو حلقه میکنم از پشت دور انجل و بادست دیگم یه گیلاس میگیرم میکنم دهنم و لبخندی بهش میزنم و البته پایی هم روی پا می اندازم.
و در دل میگم:جرئت داری بهم دست بزن !
(آخرین ویرایش در این ارسال: 2016/07/04 01:15 AM، توسط مین جی.)
2016/07/04 12:50 AM
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
موضوع بسته شده است 


موضوع‌های مرتبط با این موضوع...
موضوع: نویسنده پاسخ: بازدید: آخرین ارسال
  ایفای نقش خیالی هری پاتر و شاهزاده ی دورگه ⓜⓡ.TERABYTE 131 21,087 2017/09/12 01:07 PM
آخرین ارسال: diana king
  ایفای نقش خیالی "کریسیتال" dot. 200 21,119 2017/09/11 08:15 PM
آخرین ارسال: ⓨⓔ ⓢⓞⓨⓐ
  ایفای نقش در انیمه قلب های پاندورا dot. 527 44,432 2017/06/30 08:25 PM
آخرین ارسال: dot.
zجدید ایفای نقش خیالی خادم سیاه آلیس بکهام 9 4,646 2017/06/22 11:10 AM
آخرین ارسال: lily
zتوجه ایفای نقش خیالی sword art online 2 Ender Creeper 19 6,454 2017/04/06 04:02 PM
آخرین ارسال: Ender Creeper



کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 6 مهمان