ایفای نقش شهر مرگ2

[!Emily]

(رو به برنارد)شیزو چی گفت؟
(رو به پدر محافظ)راستی چیشده که اومدین؟

[Ryoma]

رو به آنا : هیچی نمیاد

[مین جی]

جان:خیله خب ... بگو موضوع چیه پدر محافظ!

[!Emily]

(2016/08/17 09:57 PM)Ryoma2 نوشته شده توسط:  رو به آنا : هیچی نمیاد

(رو به برنارد)وامطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه واسه چی؟نکنه اتفاقی واسش افتاده؟مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه

محتوای مخفی (Click to View)

یکی نقش پدر محافظ و بازی کنه

[Ryoma]

برنارد :نمیدونم چیزی نگفت

[Aisan]

بعد از کمی استراحت؛دنیل را دنبال مری می فرستم تا آماده اش کند.
ساعت3قبل از طلوع آفتاب حرکت می کنم

[Ryoma]

رو به پدر محافظ : چرا اینجایین ؟ کاری خاصی دارین؟

محتوای مخفی (Click to View)

خودت پدر محافظ شو آنا

[Ryoma]

رو ب آنجلا که یه گوشه وایسا بود و فقط داشت حرص می خورد گفتم : انقدر حرص نخور آنجلا همه چی درست میشه حداقلا خوب شما ها کاملین اگه مثل من ناقص میشدین چی میشد ؟
نگران بچه هاتی؟

[Noctis_P]

با ديدن دنيل دلم ميخواد مشت محکمى بهش بزنم که ديگه نتونه بلند بشه!اما به روى خودم نميارم و دنبال الکساندر ميرم

[Aisan]

دخترک با سرباز به طبقه پایین می آیند:
-خب...آماده ای؟